Déjà vu

Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first time

Déjà vu

Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first time

بد

کشیک بد

اینترن بد

مریضهای بد

مورنینگ بد

ویزیت بد

---> اخلاق من؟

پ ن: هر کس جرات داره اینجا کامنت بذاره

استادمند

بالاخره بعد از بیش از یک ماه استاد نداشتن، از دیروز استادمند! شدم.

توی روتیشن خوبی هستم.

کارم سنگینتر شده،ولی حس بهتری دارم.

این یکی استاد عزیزم خیلی توی interview کارش درسته و واقعا آدمو راه می ندازه.

برام خیلی مهمه که ایرادهام توسط استاد مشخص بشه تا بتونم رفع کنم

پ ن:باغ و والیبال و جمع دوستان قدیمی دانشگاه،امروز

عروسی دوست قدیمیم،فردا

کشیک روز یکشنبه

و نگاه اخم آلود تاریخ امتحان داروها از اون پایین روزهای این ماه توی تقویم!

پ پ ن: عیدتون مبارک

 پ پ پ ن: سربازان غیور انگلیسی! هروقت از جنگ توی عراق خسته شدین و دلتون برای مامانتون تنگ شد و خواستین مفتی مفتی برین خونه تون،یا خواستین معروف بشین،یا به صنایع دستی ایران علاقه مندین،اما نمی خواین براش پول بدین،

کافیه یه چن قدم بیاین این ور مرز!

پاسخ

یکی از همکاران محترم توی کامنتشون پرسیده بودن برای بخش روانپزشکی همون کشیکای اینترنی کافی نیست؟

چون سوال خیلیها می تونه باشه و جوابش هم جنبه عمومی داره اینجا می گم:


ببینید.شما قرار نیست که توی کلینیک روانپزشکی کار کنید
ولی اگه بدونید که مثلا اختلال شخصیت در جامعه ۲۰ درصد شیوع داره،یعنی از هر ۵ بیمار یه نفرش یه اختلال روانپزشکی نیازمند مداخله داره،بقیه تشخیصها بماند،همین کافی نیست که این نیاز رو احساس کنید که باید بیشتر توی تشخیص دادن اختلالات روانپزشکی مجرب بشین؟
متاسفانه اشتباه همه اینه که می گن خب ما که قرار نیست مریض روانپزشکی ببینیم.پس چرا باید ایقدر اهمیت بدیم به این بخش.
غافل از اینکه  خیلی از مبتلایان به اختلالات بیماری های روانپزشکی اصلا نمی دونن که باید به کی مراجعه کنن. به عنوان مثال حتی توی امریکا بین شروع افسردگی در یک بیمار تا اولین مراجعه ش به روانپزشک بیشتر از ۱۰ سال فاصله ست! وحشتناکه.نه؟ توی کشور ما که خیلی باید بدتر باشه.

در واقع این که بیماران روانپزشکی پیش پزشک عمومی یا متخصصین دیگه مراجعه نمی کنن اشتباست.مراجعه می کنن ، اما تشخیص داده نمی شن.

معنی این مساله اینه که بیمارای ما سالها به پزشکای متخصص رشته های دیگه یا پزشکای عمومی مراجعه می کنند.و اگه اولین پزشک توانایی تشخیص و درمانش رو می داشت کار بیمار خیلی زودتر راه می افتاد.کلی در هزینه های مملکت صرفه جویی می شد.نیروی کار هدر نمی رفت و ...

این اهمیت آموزش جدی روانپزشکی رو می رسونه.

چرا جای دوری بریم؟ خود من زمانی که gp بودم  احساس می کردم که توی روانپزشکی یه قدم از همه شاخه های دیگه عقبم.اگه هم می تونستم تشخیص بدم،توی درمانش می موندم.

و به این نتیجه رسیدم که اگه توی استاژری مساله شرح حال حل شده بود توی اینترنی می شد در ساعات کشیک بیشتر به تشخیص گذاری و درمان تمرکز کرد.

 

 پ ن:  سخت ترین مشاوره وقتیه که ...

بی خیال

سخت ترین مشاوره زندگیم بود....

چهار۱۰

تعطیلات تموم شد

دیروز ۱۳ به در رو توی بیمارستان و با ویزیت بیماران گذروندم که با استقبال خیلی گرم! ‌پرستارها روبرو شد،ولی خب ما کار خودمون رو کردیم!

یادتونه یه پیشنهاد داده بودم به مدیر گروه برای کشیک دادن اکسترنها؟

طبق برنامه،امروز در خلال برنامه عید دیدنیمون با مدیر گروه، در حضور جمع رزیدنتها مطرح شد و طبق پیش بینی،بدون رای مخالف تصویب شد. این ماه که اکسترن نداریم. ایشالا از ۱۶ اردیبهشت اکسترنهای جدید آموزش بهتری خواهند داشت.

سال کاری خوبی داشته باشید

alone

تنهایی

 تا جایی خوبه که احساس تنهایی نکنی

همین دیگه

پ ن: من؟ نه بابا، چیزیم نیس

از کی تا حالا؟V00002-beta

من ازین خط جدیدا نمی خرم

چون می گن

«صِدام به همه می رسه»

Copyright © 2007 Deja vu. All rights reserved