-
کانال تلگرام دژاوو
چهارشنبه 19 مهرماه سال 1396 11:18
در تلگرام همراه من باشید https://telegram.me/drdejavu
-
[ بدون عنوان ]
پنجشنبه 21 آذرماه سال 1392 00:44
شده تاحالا همینجوری واسه یه چیز نه خیلی مهم بخواین یه نگاه به فایلهای قدیمی تون بزنین و بعد ببینین که سالها خاطره رو مرور کردین و از اون فایل که دنبالش بودین غافل شدین؟ همین دیگه
-
[ بدون عنوان ]
سهشنبه 19 شهریورماه سال 1392 10:27
کسی هنوز میاد اینجا؟
-
من از آن روز که در بند توام آزادم
جمعه 28 تیرماه سال 1387 12:52
با سپاس از اینکه در این مدت با من بودید و با آرزوی بهترینها برای شما تعطیلی این وبلاگ رو اعلام میکنم شاد و سربلند باشید.
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 31 خردادماه سال 1387 10:05
-
[ بدون عنوان ]
شنبه 21 اردیبهشتماه سال 1387 22:10
-
در کشیک
سهشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1387 18:02
بعد از تعویض ویندوز سیستم خودم کشیک امروز این فرصت رو بهم داده تا ویندوز کامپیوتر پاویون رو هم که یه مقدار بهم ریخته و اعصابخوردکن شده بود عوض کنم. کاش تعداد ویندوزهایی که نصب کردم رو یه جا ثبت کرده بودم! آخرین نرمافزاری که نصب کردم google earth بود. عکس بالا هم عکس بیمارستان ماست توی google earth. مارکر زردرنگ...
-
معلم
یکشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1387 19:44
امروز جلسه بزرگداشت هفته معلم رو با حضور اساتیدمون توی پاویون برگزار کردیم. خوب بود/
-
**--------**
چهارشنبه 11 اردیبهشتماه سال 1387 14:15
بطور کلی دیروز روز خوبی نبود. مصاحبه با اینکه نقص عمدهای نداشت و کلیتش خوب بود اما چند مورد جزئی باعث شد بقدر کافی رضایتبخش نباشه و از طرفی هم بعضی ایرادهای اساتید اصلا بجا به نظر نمیومد. عصر تصمیم داشتم برم کتابخونه که وقتی خواستم از خونه خارج شم دیدم ماشین پمپاژ بتون خونه آقا و خانوم میم درست جلوی پل خونهمون پارک...
-
3rd
یکشنبه 8 اردیبهشتماه سال 1387 23:30
مطابق ماههای گذشته، کلاس درمان دارویی اختلالات اضطرابی اینترنها فردا با منه. این بار لازم شد وقت بیشتری برای آماده کردن مطلب بذارم و دلیلش هم این بود که رفرنسشون از آکسفورد ۹۹ به ۲۰۰۵ تغییر کرده و خب لازم بود بر اساس اون مطلب رو بگم. ¤ امسال گرما زودتر از وقتش اومده سراغمون. این شد که جمعه تصمیم گرفتم کولر رو سرویس و...
-
!CAUTION
سهشنبه 3 اردیبهشتماه سال 1387 21:57
نمیدونم چرا اینطوری میشه، اما خیلی وقتا الکتریسیته ساکن بدنم زیاده از حد میشه. طوری که دست به هرچی میزنم جرقه میزنه. هفته پیش که با دوستام رفته بودیم باغ یکی از این موارد بود. طوریکه حتی به هندونه هم که دست زدم جرقه زد! اینو به یکی از دوستام که توی فیزیک خیلی کارش درسته گفتم و زیاد جدی نگرفت، چند دقیقه بعدش که...
-
sleep lab
یکشنبه 1 اردیبهشتماه سال 1387 21:16
امروز sleep lab بیمارستانمون تست شد. یک مهندس از کانادا برای این کار اومده بود و آموزش لازم رو به چند نفر از پزشکان و تکنسینها میداد. استاد عزیز که میدونست من به خواب علاقهمندم بهم اطلاع داد و من هم بعد از ویزیت تا پاسی از ظهر! sleep lab بودم و با شیوه کار آشنا شدم. مهندس دیشب حرم و بازار رضا رفته بود. میگفت چقدر...
-
پیامک
جمعه 30 فروردینماه سال 1387 14:09
روز آخر ماه برای من پرمشغلهتر از سایر روزهاست. برنامهریزی کشیکها و مشاورههای ماه بعد و امتحان اینترنها علت این مشغلهست. امتحان اینترنها در دو قسمت بصورت کتبی و شفاهی برگزار میشه که بیشتر امتحان شفاهیشون به من مربوط میشه. دیروز پیشنهادی به ذهنم رسید که با استقبال استاد محترم مسئول آموزش اینترنها و استاژرها روبرو...
-
۱ سال بعد...
سهشنبه 27 فروردینماه سال 1387 23:07
۴شنبه هفته قبل اولین بیماران سایکوتراپی رو توی کلینیک ویژه گرفتم که ۲ نفر بودن. فردا جلسه دومه و امروز مشورتهای لازم رو با استادم کردم. کیسهام یکی conversion و یکی هم grief حلنشده داشت. یکی دو جلسه آینده هم کماکان به ارزیابی دقیقتر گذشته بیمار و موشکافی روابطش معطوف خواهد بود که البته به خودی خود علاوه بر آمادهسازی...
-
شامگاه
یکشنبه 25 فروردینماه سال 1387 23:49
امشب دومین غذا رو توی این ۹ روز پختم: نیم رو فریزر، رستوران و بیمارستان، مثلث کالری این روزهای مناند. ¤ فردا یکچهارم کشیک دارم. آخه من تا کی باید اینهمه کشیک بدم؟! چرا این رشته ما اینقدر سنگینه آخه! آخه کجای دنیا چیف کشیک میده! تمام زندگیم که شد کشیک! تا کی آخه؟!
-
عرصه سیمرغ
جمعه 23 فروردینماه سال 1387 19:36
رئیس محترم بیمارستان همون روز نامه لازمالاجرا شدن اردر اینترن و مسئول ویزیت اول بودنش رو به مترون نوشت. این از اولین اقدام. در مقابل دیروز رئیس محترم منو فراخوندن و گفتن هماهنگیهای برقراری درمانگاه follow up برای رزیدنتها رو انجام بدم! البته پیشنهاد کردم یه سری مشوقهایی برای افزایش انگیزه در این باره در نظر گرفته...
-
عکاسباشی
دوشنبه 19 فروردینماه سال 1387 19:55
تنهایی تنها چیزیه که این روزها حس نمیکنم. و این بخاطر تند شدن ریتم زندگیمه. توی بیمارستان این روزها مشغولیتهام فرصت سر خاروندن رو ازم گرفته. توی خونه هم دو تا مسئولیت جدید به مدت دو هفته به عهدمه. یکی غذا پختن و یکی ظرف شستن! البته تنها غذایی که توی این ۳ روز پختم سوسیس بود که اگه تلفن بیموقع زنگ نمیزد خیلی...
-
busy
جمعه 16 فروردینماه سال 1387 11:05
این روزها حسابی درگیر شدم. از یه طرف توی تعطیلات نتونستم مقالهم رو بنویسم و باید تا سهشنبه کارش رو تموم کنم، چون از ۴شنبه توی کلینیک ویژه بیمارستان برای سایکوتراپی برام ۳تا مربض وقت دادن و درگیر مطالعه و کار روی اونها خواهم بود. از یه طرف پدر و مادرم امروز به سفر حج میرن و دو هفته توی خونه تنهام و این روزها هم...
-
پستکشیک
شنبه 10 فروردینماه سال 1387 10:31
همونطور که گفتم نسبت به این روزها که درمانگاه شلوغ صبح بیمارستان هم با رزیدنت کشیکه و از صبح تا شب غلغلهست، دیروز به نسبت اوضاع امنتر بود. هرچند که تقریبا پشت سر هم مریض میومد، ولی خوشبختانه تونستم عصر یه نیم ساعتی بخوابم و تجدید قوا کنم. صبح که کشیک رو تحویل دادم هنوز از پاویون خارج نشده بودم که زنگ زدن مریضها توی...
-
در کشیک
جمعه 9 فروردینماه سال 1387 14:12
همونطور که پیشبینی میکردم امروز بجای همکارم کشیک وایستادم. این روزها کشیکها خیلی شلوغ بوده، ولی خداروشکر امروز تا اینجاش stable بوده. امیدوارم ادامهش خلوتتر هم بشه! اینترنها هم دو تا پسر مودب و وظیفهشناس هستن که از این بابت خوششانس بودم. بجای کشیک امروز قراره همکارم دو کشیک بجای من وایسته. یعنی من امروز انگار...
-
دیوانه
سهشنبه 6 فروردینماه سال 1387 13:17
یکی از اشتباهات اکثریت افراد اینه که بیماران روانپزشکی و بطور خاص بیماران سایکوتیک رو بیماران خاص و متفاوت با افراد عادی میدونن که گویی هیچوقت سالم نبودن و هیچوقت هم ممکن نیست مثل فرد عادی زندگی کنن. و این زمینهساز بیمهری و نگاه دور از انسانیت اونها نسبت به این بیماران میشه. اما من که رشته تخصصیم اینه میخوام...
-
تعطیلات
جمعه 2 فروردینماه سال 1387 20:05
سال جدید من همونطور که گفته بودم با کشیک شروع شد. پارسال هم اول فروردین کشیک بودم و انتظار کشیک خلوت و سبزیپلو و ماهی ناهار بیمارستان مثل پارسال رو داشتم. اما خیلی متفاوت بود. واقعا شلوغ بود و اکثر مریضهایی که مراجعه میکردن اندیکاسیون بستری داشتن. دو مورد بود که بین کیسهای دیروز بیشتر دیده میشد. یکی زائرین شهرستانی...
-
۸۷
پنجشنبه 1 فروردینماه سال 1387 00:01
سال نو مبارک
-
۸۶
دوشنبه 27 اسفندماه سال 1386 22:11
سال ۸۶ هم داره نفسهای آخرش رو میکشه و روی هم رفته بد نبود. اتفاق خاصی نداشت. یه سال از عمرم بود که گذشت و فکر میکنم اگر یک بار دیگه این سال تکرار میشد تنها تغییری که دوس داشتم در کارم بدم این بود که بیشتر درس میخوندم و کمتر مشغول اینترنت میشدم. در مجموع ماهیت دانشجو بودن اینه که معمولا با سال قبل تفاوت وجود داره...
-
رزیدنت روانپزشکی
جمعه 24 اسفندماه سال 1386 15:05
¤¤ - دیروز رونوشت نامه مدیر گروه به معاون آموزشی تخصصی و فوق تخصصی دانشکده برای معرفی من به عنوان chief جدید رو بهم دادن. طبق این نامه حکمم از ۱۵ فروردین صادر میشه. chief شدن من نتیجه جلسه دو هفته پیش بود. مدیر گروه محترم از chief فعلی خیلی ابراز رضایت کرد و چون اخلاق و روشهای من با chief فعلی تفاوتهای جدی داره باید...
-
Depression
چهارشنبه 22 اسفندماه سال 1386 01:52
یکی از همکاران سوالی درباره موردی پرسیده بودن که افسردگی داشتن ولی این افسردگیشون به وضوح قابل ارتباط دادن با مشکل خاصی هست و درباره جایگاه درمان دارویی وقتی که علت افسردگی مشخصه سوال کرده بودن و به پیشنهاد خودشون جواب رو اینجا عرض میکنم. افسردگی به دو شکل میتونه با استرسور ارتباط داشته باشه. شکل اول وقتیه که بیمار...
-
آقا و خانوم میم
یکشنبه 19 اسفندماه سال 1386 22:42
آقا و خانوم میم همسایههای نمونهای بودن. مهربون و محترم و مدرن. از وقتی که نظامی بود همسایهمون شد و بعد که کارخونهدار شد هم آقای میم همسایه خوبِ دیوار به دیوار ما بود. بیست و پنج شیش سال پیش که ما و آقای میم خونههامون رو همزمان و دیوار به دیوار هم میساختیم هنوز خونهها رو دلباز و حیاطدار و پر از دار و درخت...
-
شهر خورشید
جمعه 17 اسفندماه سال 1386 22:08
در شهر ما، خورشید خیره به نور آسمانیات طلوع میکند... این چند روز بجای نوشتن پست جدید دستی به سر و روی وبلاگ کشیدم. این کار باعث شد نگاهی به گذشتههای وبلاگ بندازم و سیری که طی شده بود رو مروری بکنم. در چند ماه اول زود به زود آپ میکردم، پستهای کوتاه و یک قسمتی مینوشتم و بطور کلی بهروزتر بودم. از خودم پرسیدم چرا از...
-
[ بدون عنوان ]
جمعه 10 اسفندماه سال 1386 14:28
ــ RPO
-
دوم اسفند
پنجشنبه 2 اسفندماه سال 1386 21:02
امروز روز مهمی برای من و خیلی از همکارام بود. برای همکارام از این جهت که امتحان دستیاری بود و حاصل درس خوندنهای طاقتفرساشون امروز مشخص میشد. برای همهشون، بخصوص دوستام و همکاران وبلاگنویس آرزوی موفقیت و رهایی از این امتحان پرمشقت رو دارم. اما برای من موضوع برگزاری سمینار انجمن روانپزشکان بود که تمایل رئیس انجمن به...