امروز درمانگاه صبح بدون اینترن و رزیدنت گارد بالا برگزار شد و فرصتی شد تا من استفاده بیشتری ببرم. با استاد عزیزم راجع به love و جایگاهش توی روانپزشکی بحث می کردم.همونطور که استاد عزیز می گه،ما بیشتر با عواقب عشق سر و کار داریم تا خود عشق. توی تکست بوک ما هم چیزی بیشتر از چند پاراگراف شاید نشه راجع به عشق پیدا کرد. این به نظر من یک خلا هست. واکنش استاد عزیز در مقابل اینکه به نظر من باید love رو توی axis I دسته بندی کنیم خنده بود و نظرش راجع به اینکه بشه با بررسیهای نروترنسمیتری و نرو ایمیجینگ به اطلاعات دقیقتر و قدرت کنترل روی جنبه های عشق برسیم این بود که ایده ای جالب ولی بلندپروازانه ست. البته شاید برای ما. چون مطمئنم که در حال حاضر این کارها توی مراکز مولد علم داره انجام می شه. بهرحال روی این موضوع که عشق،judgment رو می تونه مختل کنه نظر مشترکی داشتیم.
بگذریم
فردا امتحان سایکوفارماکولوژی داریم. کشیک هم دارم
فردا آخرین روزیه که باید بیماران جناب رئیس رو ویزیت کنم. بار مسئولیت حدود ۱۸ تا مریض از روی دوشم برداشته می شه
پ ن:
احساس می کنم که اکنون،
دوباره آدم شده ام
درخت سیب می خواهم
و ابلیسی تازه نفس...
می شه این عکسو ورش دارید هروقت به وبلاگتون سر میزنم منو می ترسونه : فکر می کنید برای این ادم وسعت loveچقدره ؟وای هنوز روانو تموم نکردم.....
شما؟!
اگه مقاله ای یا مطلبی درباره فرضیه های نوروترانسمیتری در love دارید ممنون میشم یه ادرسی بهم بدید . همیشه موضوع مورد کنجکاوی من بوده .
راستی یادم رفت تو عکس دارید سایکوفارماکولوژی می خونید؟
به نظر منم خیلی مرتبطند عشق و روان.عشق روح و روان آدم رو درگیر میکنه.عشق شاید نوعی جنون و دیوانگیه. دیوانه یه آدم شدن...
بگذریم..
ایشالا امتحان و کشیک خوبی داشته باشی:)
پ.ن:شاید اینبار آدم ابلیس رو مغلوب کنه!
سلام،منم اگرچه اطلاعات تورو ندارم ولی مطمئنم آنچه که متونه زندگی آدم هارو متحول کنه هیچ چیز جز عشق نیست .حالا بستگی داره اون معشوق چه چیز یا چه کسی باشه از پدرو مادر و فرزندو جنس مخالف گرفته تا خداوند یا حتی اشیاء!!!عشق از مهمترین عوامل تاثیر گذار بر روح و روان انسانهاست.امیدوارم امتحانت رو خوب بدی !!! کشیک خوبی هم داشته باشی !!! همیشه هم عاشق باشی!!!
جدا اگه می شد به موضوعی مثل عشق کهتقریبا ۱۰۰٪مردم به نحوی باهاش سروکار دارن با رویکردی علمی تحقیقاتی برخورد شه؛ نتایج جالبی میداد. تو امتحان موفق باشی دکتر جان۱
سلام
فکر می کنم دلیل این که توی تکست بوک در مورد عشق ننوشته به این خاطره که اونو ایرونی ها ننوشتن!!!
من یه پیشنهاد واسه طرح تحقیقاتی دارم...
بررسی میزان زوال عقل در عشاق سینه چاک!!!
خوبه ؟!!!
یه طرح دیگه همین الان از ذهنم تراوش نمود!!!
بررسی میزان بهره هوشی یا IQ در عاشقان!!
امیدوارم هم کشیکه خوبی باشه هم امتحانه خوبی.
مستقیم یا غیر مستقیم عشق و محبت تو بیماریهای روان به نظر من تاثیر داره
عشق مثل بمب اتم می مونه.وقتی میاد همه چیز رو زیر و رو می کنه.تشعشعاتش هم چند سال بعد معلوم میشه چه به روز تمام سیستم های بدن آورده!....
اینو زیرابی رفتی!
حالا حالاها قرار نبود ادم شی...(-؛
نمی دونم چرا از اینکه عشق رو علمی آنالیز کنند خوشم نمیاد . احساس می کنم این جوری یه موضوع وسیع و نا محدود رو به بند قوانین می کشیم....
دکی جون ۲باره ارزو کردی! همین چند وقت قبل بود از دست اجابت شدن این خواستهات جیغ کشیدی! به این زودی یادت رفت؟!
آره عشق قضاوت رو مختل میکنه...راستی نگفتی کدوم دانشگاه درس میخونی؟...قیمت کشیکها چقدره؟
ببخشید خودمو معرفی نکردم یه پزشک از یه جای دور
عشق نگو افجار هورمون جات!!اون ایده ایی که به استاد پیشنهاد کردی خیلی جالب ولی وقت گیر و هزینه برداره!!(ببین چدر می فهمم:-)))))
اصلا شاید یه ارتباط مشترک ارگانیک بین عشق و مانیا پیدا شد!!
پ. نوشتتون خیلی زیبا و قابل تامل بود دکتر
مثل اینکه باز سر حال شدید که با دکتر ط. لاو میترکونید!!!
اونقدر وجود عشق چیز عجیب و غریبی شده که میخواهید اون رو در محور I بگنجونید؟!