Déjà vu

Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first time

Déjà vu

Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first time

پره کشیک

 

توی استمپ مُهرم جوهر ریختم

جوهر سبز

چون باز فردا کشیکم

از کشیک قبلی خاطره خوشی ندارم. امیدوارم فردا همه چیز خوب باشه، آروم،خلوت و بی دردسر

اگه دیگه منو ندیدین حلالم کنین!

 

نظرات 9 + ارسال نظر
رضا نقی زاده یکشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 23:03 http://www.rezanaghizadeh.mg-blog.com

دوست عزیزازمطالب استفاده کردیم
بسیار سرسبز و خوشبخت باشید
عیدتان را تبریک می گویم و به شما عیدی می دهم برای گرفتن عیدی به وبلاگ ما سر بزنید یا حداقل وبلاک من را در لینکستان خود قرار دهید تا زیر سایه شما نسیمی به ما برسد و بازدیدکنندگان شما گوچه چشمی هم به ما کنند
قدم سبزتان بروی تخم چشم ما
بسیار خوشحال می شوم با هم درباره موضوع وبلاگم همکاری کنیم پس به حضورتان در وبلاگم دعوتتان می کنم
پیروز باشید
www.rezanaghizadeh.mg-blog.com
naghizadeh.reza@gmail.com
رضا نقی زاده

roseola یکشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 23:06 http://roseola.blogfa.com

سلام . کشیک به سلامت . راستش یه چیزی اون پایینا دیدم راجع به کشیک دادن اکسترنها که واقعا شاخهام رو سبز کرد . نمی دونم شما کجا کار می کنید اما تو بیمارستانهایی که من اینترنی ام رو گذروندم کشیک دادن اکسترن یعنی یک نیروی بیشتر واسه بردن پرونده ها و اوردن دستگاه فشار سنج و رسوندن مهر رزیدنت محترم به استیشن پرستاری واسه مهر کردن برگه مخدر مثلا . شخصا تو دوره اینترنی روان پزشکی ام تو یکی از سانترهای روان تهران فقط یاد گرفتم هالوپریدول و پرومتازین نسخه کنم واسه مریضهای بی قرار که نصفه شب از خواب بیدارمون نکنند . تازه من یکی از مشتاقان این رشته ام ! ...
البته خودم بعد شروع اینترنی به موهبت اموزشی مورنینگ پی بردم و موافقم با اینکه اکسترنها مریضهای روزشون رو در مورنینگ فردا معرفی کنند . اما کشیک دادن به نظر من یکی بی فایده است و حتی ستمه .

سلام
مرسی
اگه دقت کرده باشید منظور از کشیک فقط چند ساعت شرکت در درمانگاه اورژانس برای یاد گرفتن شرح حال بود.فکر کنم توضیحات قبلی کامل بوده باشه

سپیده یکشنبه 26 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 23:53 http://gomshodegan.blogsky.com

اون کشکیک رو دیگه فراموش کن.ایشالا دیگه تکرار نمیشه. یه کشیک آروم و بی دردسر;)
مگه دکترا هم کاریشون میشه؟!

roseola دوشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 00:21 http://roseola.blogfa.com

مرسی از پاسختون . احتمالا ناشی از عدم دقت ، متوجه منظورتون نشده بودم . من هنوز اینترنم . خوب و بدش رو البته نمی دونم . گشتن تو بخشهای مختلف هم ناشی از همینه . اون شمارش معکوس هم هیچ مقصود قابل عرضی پشتش نیست . یه قرار شخصیه .خوشحال شدم و موفق باشید .

سارا دوشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 12:42 http://www.jarahedivoone.persianblog.com

سلام. دکتر جون . ایشالا کشیک خوبی داری. من برات دعا کنم تمومه.!! راستی به بازی ترس های کودکانه دعوتت کردم. می نویسی؟

ورونیکا دوشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 14:13 http://veronika.blogsky.com

رنگ سبز
جوهر سبز
خوشرنگه مهرتون :)
دعا می کنم که آروم و خلوت و بی دردسر باشه

فر یدا دوشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 21:17 http://vivalavida.blogsky.com

دکتر جون از خودت بنویس . . .
ببینم شما دکترا اول انسانید یا اول دکترید ؟؟؟
ببخشیدا . . . گفتم که من با این جماعت دکتر رو نمیفهمم . . . اصلا نمی فهمم . . .
دستشون رو می بوسم اما . . . . !!!!!

علی دوشنبه 27 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 22:15 http://medicineman.persianblog.com

من که اینترنیم تموم شد، دلم واسه اون موقع و کشیکهاش تنگ شد هرچند اون موقع میگفتیم کی میشه از دستشون راحت شیم! دکتر عزیز، زندگی همیناش زیباست وگرنه این سال و ماه که میاد و میره

gole yakh سه‌شنبه 28 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 10:10

حلالت میکنم!
از تمام بدیهات میگذرم!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد