Déjà vu
Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first timeDéjà vu
Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first timeروزانهها
همه- فتوبلاگ دژاوو عکاسخونه من، هر روز یک عکس
- خطخوردگی صحیح است وبلاگ گروهی من و همکارن
پیوندها
- لینک همکاران
- ------------------------------
- خودنوشت
- خجالتی
- هاریسون
- بخش زنان و رزیدنتهای زنان
- گل داوودی
- کلید آبی
- بهشت خیال
- زن مثبت
- incidentaloma
- شرح حال
- پزشکی رزیدنتی
- گل یخ
- پزشکان بدون مرز
- تنگی آئورت
- persian medlogs
- premenstrual syndrome
- حالا چرا؟
- گرگ بیابون۲
- دفترچه ممنوع
- نیشتر
- دستنوشتههای یک کودک فهیم
- بیابازغاز
- پزشکی ۷۸
- جوراب پاره و انگشت آزاد
- یادداشتهای یک پزشک
- پرنده مسافر
- وبلاگ دستیاران پزشکی
- دریای سرخ سرخ
- گمشده در خیال
- کوچولو
- جوجه اینترن
- ریحان
- ژاندارک
- MedicineMan
- خاطرات پزشکی
- لبخند چشم تو
- نابرام
- پنجرهها باز
- crescendo
- زندگی در پیش رو
- انجمن آزمون دستیاری
- دکتر سینوهه
- ایرمان
- سیناپس
- میم
- خلسه پرواز
- جراح دیوانه
- دانشگاه با طعم باران
- خطخطیهای من
- ------------------------------
- لینک دوستان
- ------------------------------
- ورونیکا
- آلبالو
- همه روزهام
- میخوام دکتر شم
- من مینویسم
- لحظهای با من باش
- مداد سیاه
- خاطرات یک علوم کامپیوتری
- یادداشتهای یک خبرنگار
جدیدترین یادداشتها
همهنویسندگان
- دژاوو 193
بایگانی
- مهر 1396 1
- آذر 1392 1
- شهریور 1392 1
- تیر 1387 1
- خرداد 1387 1
- اردیبهشت 1387 7
- فروردین 1387 11
- اسفند 1386 7
- بهمن 1386 4
- دی 1386 4
- آذر 1386 7
- آبان 1386 5
- مهر 1386 8
- شهریور 1386 7
- مرداد 1386 3
- تیر 1386 13
- خرداد 1386 10
- اردیبهشت 1386 13
- فروردین 1386 20
- اسفند 1385 18
- بهمن 1385 13
- دی 1385 15
- آذر 1385 23
آمار : 328540 بازدید
Powered by Blogsky
پزشک بیمار
چند روز پیش به یه وبلاگی سر زدم که صاحابش فارنژیت داشت
نگو واگیر داشته و به منم سرایت کرده
خلاصه کشیک دیشب رو به هر شکلی بود در عین بیماری به پایان رسوندم
پس فردا هم خدا بزرگه(آره؟)
دژاوو
شنبه 4 فروردین‌ماه سال 1386 ساعت 10:40
پزشک بیمار یا بیمار پزشک؟!
همون
خدا بد نده !
:(
ااا
عمو پسرک خب رو در یه کاغذی چیزی می چسبوندید
می نوشتید با ماسک و دستکش و اینا بیایم تو خب!!!!
حالا منم الان ازین فارینیژیت (!) ها که گفتید میگیرم؟؟!!!
ای بابااا!!!
حالا اگه تو خارج دوا درمونش پیدا نشد چه کار کنم من ٬ هااا؟؟!!!!
آره دیگه
شما هم می گیرین!
ماسک و دستکش هم بی فایده ست. وگرنه حتما توصیه های لازم رو می گفتم!
غصه دوا درمونش رو هم نخور
خودم از اینجا تهیه می کنم برات می فرستم خارجه
این خدای ما حال نمی کنه ما هم بدونیم که بزرگه. مال شما رو نمی دونم!
به نظر بزرگ میاد!
سلام. دکتر من نمی دونم فارنژیت گرفتم یا انفلانزای مرغی. ولی می دونم منم مری
سلام
خدا بد نده!
سلام. ادامه قبلی
فقط میدونم از شر و شور افتادم . دلیل مریضی ام این بود که بادکنکی رو باد کردم که نفر قبلی دهنی اش کرده بود و اونم سر ما خورده بود. واقعا موندم من واقعا دکترم یانه...خلاصه هم دردیم... ولی خدا رو شکر من مثل شما مریض وویزیت و کشیک ندارم. پس یک - هیج به نفع من .!!!
باز می خواستی بمب معلق بفرستی خونه همسایه؟!
بهرحال مرسی که هم دردی می کنی!
سلام دکتر جان خسته نباشی از اینهمه کشیک و ویزیت.سال خوبی رو براتون آرزو می کنم:)
سلام
ممنونم از لطفت
من هم آرزوی خوبترین خوبها رو برات دارم
اگر نوشتهام قابلیت انتقال دارن ، تو کتاب رکوردها باید یه اسمی از من ببرن .
انشاا.. که زودتر بهبود حاصل شه بدجوری درگیر میکنه :(
آره.موافقم
امیدوارم شما هم با اومدن به اینجا دوباره عود نکنه!