Déjà vu

Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first time

Déjà vu

Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first time

خانم دکتر ش.متخصص جراحی در حین عمل در اثر برخورد تیغ بیستوری به دستش دچار جراحت می شه

فکر می کردم این چیزا رو فقط توی کتابامون می نویسن تا احتیاط بیشتری بکنیم

بیماری که خانم دکتر عمل می کرده مبتلا به هپاتیت بوده و از طریق جراحت به دکتر منتقل شده بود

دکتر ش یک سال پیش بعلت ابتلا به هپاتیت به طرز غم انگیزی درگذشت

روحش شاد

نظرات 10 + ارسال نظر
مریم(گفتمان و اندیشه) یکشنبه 15 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 23:59 http://marysheet.mihanblog.com

دوست عزیز وبلاگنویسم سلام
چه اتفاق تاثر برانگیزی
به منم سر بزن
خدانگهدار

مسافر دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 00:02 http://www.farvardin86.blogsky.com

سلام.
همیشه فکر می کنیم اتفاق های ناگوار و تلخ مال کتاب هاست. اما اگه بدونیم تو واقعیت هم رخ می ده شاید قشنگ تر زندگی کنیم.

سپیده دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 00:08

چه وحشتناک...
آره همه اینا حقیقته مواظب باش:)

عادله دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 00:29 http://aeko.blogsky.com

بیشتر مواظب خودت باش!

آرش دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 02:49

شجاعت پاتولوژیک و عدم رعایت اصول علمی متاسفانه گاهی اوقات منجر به روی دادن این تراژدی ها میشه شاید با واکسیناسیون وایمون گلوبین البته اگر از نوع ب بوده باشه می توان جلوی این جور رویدادها را گرفت.به هر حال روحش شاد

حبه انگور دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 14:46

افسوس! نجات دادن جون یه فرد مبتلا به بیماری در نتیجه رفتار مخاطره امیز در مقابل جون فردی سالم که میتونست ۱۰۰ ها انسان دردمند مومن رو نجات بده! کاش بیشتر قدر خودمون رو میدونستیم!

آذین دوشنبه 16 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 20:14 http://little.blogfa.com

سلام
به نظر من هیچ اشکالی نداشت اسمشون رو می نوشتید آخه بیچاره گناهی نکرده بود

دیبا سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 09:29

شما دکتر ها با جون آدما سر و کار دارین و این کارتونو خیلی سخت می کنه. وقتی برای اولین بار با یه دکتر از نزدیک آشنا شدم حس کردم که همه کارایی که تا به حال تو زندگیم کردم و فکر می کردم خیلی مهمن همه ش در مقابل کار دکترا بچه بازیه. کارتون خیلی سخته. حق اشتباه کردن ندارین وگرنه خیلی گرون تموم می شه. در هر شرایطی، نصفه شب، بیماری یا هر گرفتاری دیگه باید بدون اشتباه عمل کنین و این تقریبا غیر ممکنه. خدا کمکتون کنه ...

ورونیکا سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 14:06 http://veronika.blogsky.com

چه تلخ...

سعیده سه‌شنبه 17 بهمن‌ماه سال 1385 ساعت 19:58

چند وقت بیش یک زن و مرد که می خواستن یک بچه چند ماهه رو به فرزندی قبول کنن آوردنش آزمایشگاه برای چکاب بسر کوچولوی ما HIV مثبت بود...
حقایق همیشه تلخن دکتر جون..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد