امروز روز مهمی برای من و خیلی از همکارام بود.
برای همکارام از این جهت که امتحان دستیاری بود و حاصل درس خوندنهای طاقتفرساشون امروز مشخص میشد. برای همهشون، بخصوص دوستام و همکاران وبلاگنویس آرزوی موفقیت و رهایی از این امتحان پرمشقت رو دارم.
اما برای من موضوع برگزاری سمینار انجمن روانپزشکان بود که تمایل رئیس انجمن به فعال شدن رزیدنتها در کارهای علمی انجمن باعث شده بود در مقابل آخرین لکچر برنامه اسم من نوشته بشه. تجربه خاص و ارزندهای بود که در حضور متخصصینی که بعضا اساتید من بودن مجالی هرچند کوتاه داشته باشم. جلسات انجمن هرچند ماه یک بار و با امتیاز بازآموزی برگزار میشه و هربار یک شرکت دارویی هم هزینههای مالی جلسه رو تقبل میکنه و فرصت معرفی محصولات داروییش رو که مرتبط با تخصص ماست خواهد داشت. این بار اسپانسر سمینار شرکت دارویی sanofi-aventis بود که با توجه به محوریت این سمینار حول موضوع اپیلپسی، به معرفی ® Depakineپرداخته بود که فرم خارجی والپروات سدیمه. این هفته بجز آماده کردن مطلب برای امروز فرصت مطالعه دیگهای نداشتم. از امروز تا روزی که استاد عزیز تصمیم بگیره بگه چند روز بعد باید فصل مغز و رفتار رو امتحان بدیم فرصت دارم تا به چند تا کار عقبافتاده برسم. کتاب مصاحبه بالینی آتمر رو باید بشینم و بصورت ضربتی بخونم. از کتاب سایکوتراپی هم عقبم. دو تا کار تحقیقاتی هم باید استارتش رو تا دیر نشده بزنم.
¤ منطق به دو شکل میتونه احساسات رو تحت سلطه خودش داشته باشه. یکی بصورت آگاهانهست. یعنی نسبت به چیزی حسی داریم که منطقمون با استدلالهای خودش با اون حس موافق نیست. بسته به اینکه موضوع اساسا چی باشه، چقدر حس قدرت داشته باشه و چقدر منطق قوی باشه نتیجه کار رقم خواهد خورد. اما حالت دیگهای هم وجود داره و اون حالتیه که منطق بصورت ناآگاهانه وارد عمل میشه و روی احساس اثرش رو میذاره. یعنی منطق بجای اینکه مخالفتش رو بصورت یک تعارض در فرد نشون بده، در پشت پرده مهارهایی روی احساس میذاره که باعث سرکوب اون حس و یا مانع شکلگیریش میشه. این عدم وجود تعارض کار رو خیلی آسونتر از وقتی میکنه که فرد بین منطق و احساسش مجبوره انتخابی انجام بده. طبیعیه که بطور عادی هرچی فرد پختهتر میشه این منطق پررنگتر و تسلطش به هر دو طریق بیشتر میشه. این که کدوم طریق پیشرفت پررنگتری داره به نظر میاد در افراد مختلف الگوی متفاوتی داشته باشه. اما اینکه یک نفر بتونه توی خودآگاهش راه سختتر رو انتخاب کنه ارزش بیشتری داره. هرچند نتیجه هردو یکیه. اما از طرف دیگه کسی که تعامل احساساتش به طریق دوم پیش بره این امتیاز رو داره که کم کم میتونه تکیه بیشتری به حسش بکنه، چون بطور پنهان در محدوده مشخصی تحت کنترل منطقش هست. نیازی به گفتن نیس که این همیشگی نیست و درباره همه انواع احساسات هم ممکنه صدق نکنه.
¤¤ هفته پیش گفتم که به سینما پاگشا!! شدم. این مقدمهای بود برای اینکه توی این هفته ۲تا فیلم دانلود کنم و ببینم. یکی فیلم توقیفشده سنتوری بود و دومی پارک وی که موضوعش درباره زندگی یک مادر و پسر با بیماری روانپزشکی بود. وقتی نمونههای ایرانی این طیف فیلمها رو با کارهای تخصصی و دقیقی مثل beautiful mind یا identity مقایسه میکنم ناپخته و سطحی بودن کارهای ایرانی بیشتر توی ذوق میزنه. بهرحال دیدن فیلم سنتوری رو بعد از اینکه رفع توقیف شد بهتون پیشنهاد میکنم!
¤¤¤ ندارد
سلام
سوالی دارم که با توجه به تخصصتون خواهش میکنم پاسخ بدین : چی باعث میشه که شخص در اوقات تنهایی به طور غیر ارادی با خودش حرف بزنه؟
مرسی
موفق و موید باشید
سلام
حرف زدن توی تنهایی در مورد افراد نرمال در واقع ترکیبی از عادت و اشتغال ذهنی هست و خب البته اختلالاتی هم هست که در اون فرد با خودش حرف می زنه که بعید می دونم منظور شما اختلال باشه.
من فکر میکنم که گاهی احساس هم منطق خاص خودش رو داره.. (البته نه همه ی احساسات).. و گاهی دقیقا همین منطقه که راه ادما رو تعیین میکنه.حالا درست یا غلط(که اونم باز باید دید معیار چیه)
مشکل عشق نه در حوصله ی دانش ماست..حل این نکته بدین فکر خطا نتوان کرد..
راستی دکتر از چکش رفلکس چه خبر؟;)
اگه نوشته های قبلیم رو دیده باشید راجع به عشقی که در حوصله دانش ما نیس هم کم ننوشتم. منطق و احساس که جای خود داره!
شما باید دنبال مسائل علمی باشید. نه چکش رفلکس!!
به نظر شما دکتر اون صدای مهیب اخر فیلم صدای کی بود! صدای رها یا نامادری رها!!!
نامادریش دیگه
مبارک بیدش یابید !
بله؟!
اولین سخنرانی اون هم در اون سطح باید تجربهی جالبی باشه و فکر میکنم تقارنش با امتحان دستیاری که اون هم یکی از مهمترین اتفاقات زندگیه هر پزشکه جالب باشه...
تبریک میگم :)
حالا خوبه شما از فیلمهای ایرانی خوشت نیومد وگرنه چه میکردی!! :دی
ولی خوشبهحالتون! منم سنتوری میخوام!
پارک وی رو هم موافقم. خیلی سطحی و غیرواقعی بود. اما بازیها بد نبود
آخه سنتوری رو همون دوستم توصیه کرده بود. اینبار دیگه راس گفته بود. ارزشش رو داشت.
سلام. اول می شویم...
امروز اصلا همه جا فقط امتحان و امتحان بود. نمی شد به هیشکی قر بزنی... امتحان دستیاری... امتحان ارشد... امتحان ما....که از همه مهمتر بود و ماخراب کردیم...
سلام
دقیقا اول که نه. ولی فرقی نداره
ضمنا اون غره. قر چیزه دیگهست!!
سنتوری خیلی خوب بود.......... همیشه می گن منطق و احساسات آدم باید موازی هم حرکت کنند و نباید یکی شون از اون یکی جلو بزنه ........ دکتر براتون یه زحمتی هم دارم اگه می شه تو مطلب 25 دی وبلاگ من قسمت درمانگاه رو بخونید بعدش مطلب دوم اسفند قسمت پاسخ به پرسشها رو ...... یکی از خواننده های عزیز که روانشناسی می خونه ایراد گرفته که چرا نوشتم سن شروع وسواس می تونه دوسالگی باشه درصورتی که من از رو کتابی که اسم بردم نوشتم ...... این قضیه تو روانشناسی و روانپزشکی فرق نداره ؟ دوست دارم نظر شمارو هم بدونم .
نه فرقی در کلیات نیس ولی اینجور جزئیات شاید در کتابهای ما بیشتر اشاره شده. بهرحال کتاب ما هم می گه در موارد کمی حتی در ۲ سالگی هم ممکنه شروع بشه
یکی مث من که موقع فیلم دیدن بیشتر توی بازیگری و کارگردانیه اون فیلم و گاها توی سناریوش دقیق میشم ، می دونم چرا تا به حال فکر نکرده بودم که وقتی موضوعه اون فیلم پزشکیه حتی از لحاظ نکات پزشکی هم میتونه فیلمهای ایرانی ایراد داشته باشه ... واقعا که
جدیدا ایرادات پزشکی فیلمها و سریالها کمی کمتر شده. ولی فیلمی ندیدم هنوز که بی ایراد باشه. در مورد فیلمهایی که به روانپزشکی مربوط باشن هم معمولا نتیجه کار فاجعه آمیزه
این طور که معلومه شرایط وفق مراد بوده و اتفاق غیر قابل پیش بینی پیش نیامده وانگار دعای من نگرفته:)
فکر میکنم با وجود اینکه هر دو مورد در افراد هست مورد ناخوداگاه بیشتر برای افراد منطقی پیش میاد و مورد خوداگاه برای افراد احساسی ...
با این حساب ادم هر چی بزرگتر میشه..بیشتر تحت سلطه منطق در میاد...منطقی که تحت سلطه تجربه هست...پس هر چی بیشتر میگذره بیشتر تحت سلطه این تجربه اس وتجربه هم یعنی پخته تر شدن...اما در این پخته تر شدن دیگه اون موجود تازه نیست...
البته این رو هم قبول دارم که این پخته تر شدن می تونه احساس رو جور دیگه ای سامان دهی کنه
اما حالت بدش اینکه ادم نیمه خام بمونه...ومدام درگیر این جدال عقل و منطق باشه ..دیگه نمی تونه خام باشه وتازه اما نمی تونه هم منطقی تر یا همون پخته تر بشه...
ببخشید؟! جنابعالی چه دعایی کردین؟!
راجع به اینکه کدومش در کی بیشتر بوجود میاد یهتره بگیم اونی که منطقش توی ناخودآگاهش کارش رو انجام می ده راحتتر می تونه منطقی باشه
سلام دکتر خوبی؟ خوش می گذره؟ لکچر هم که میدی..مهم شدی!
من اصولا بابت فیلم هنری سینما نمی رم.ترجیح می دم صبر کنم تلویزیون پخش کنه مفتی ببینم! فقط بابت درپیت ترین فیلمهای کمدی می رفتم سینما اون هم تو دانشجویی از زور بیکاری!!
یه پیشنهاد،یه کم فونتت رو درشت تر کن چشام کور شد اخه!! بخش چشم نرفتی؟؟؟
من اومدم تهران ۳-۴ تایی آپ کردم.موفق باشی.بای.
سلام. مرسی.
بخش چشم رفتم اتفاقا، تو هم یه سر برو!
کتاب مصاحبه بالینی آتمر رو باید بشینم و بصورت ضربتی بخونم. از کتاب سایکوتراپی هم عقبم. دو تا کار تحقیقاتی هم باید استارتش رو تا دیر نشده بزنم.
منم اگه صبح تا شب به فکر وب لاگم باشم از کارام عقب می مونم!یه خورده از من یاد بگیر!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
حرف حساب جواب نداره!
سلام
ببخشید میشه اینقدر طولانی ننویسین؟!
شرمنده من حوصله ندارم متن طولانی بخونم
نگی خوب بهتر به سلامت!
آخه من دلم می خواد بدونم چی نوشتی!
سلام
می شه تقسیم کنید و هر روز یک قسمت رو بخونید!
!sans une parole sans me regarder
بله :) !
واسه قسمت اول: این بچه های بلاگر که دو اسفند آزمون داشتن هیچ خبری ازشون نیست! معلومه کجا هستن؟!
سمینار تو هتل هایت بوده؟
واسه قسمت دوم: یادمه یه چیزی تو همین مایه ها واسه یکی از بلاگرها کامنت گذاشتم. تاکید می کنم تو همین مایه ها! D:
واسه قسمت سه: من فیلم پارک وی رو دیدم بهتر بگم شنیدم! به قدری صدای تلویزیون بلند بود که مجبور شدم! چندان خوشم نیومد.
۱-آره واقعا غیب شدن! منم دنبالشون گشتم نبودن.
هتل هما ۲ بود.
۲-جدی؟ دوس دارم ببینمش
۳- چیزی رو از دست ندادی!
ببینم! این شرکته برا تبلیغات رزیدنتها در وبلاگشون هم پول میده؟!
آره. لازم بشه واسه خیلی کارای دیگه هم پول می دن. مثلا نمره پرهت اگه ۱ نمره زیر بیس اومد زیاد تعجب نکن. پول همه کار می کنه! (devil)
همیشه اینجور بنظرم می رسیده که درک و تشخیص و یا حتی تفکیک موضوعات وابسته به روان کار خیلی سختیه!...دوست دارم بتونم متون یا مقالات روان پزشکی و روان شناسی رو حداقل برای خودم به درستی تجزیه تحلیل کنم!...ساده بگم از این کار ترس دارم...به نظر شما چه جور می شه در یک حد متوسط این کارو انجام داد... فقط برای ارضاء شدن اولیه حس کنجکاوی!! یا اطلاعات عمومی از مساءلی که مورد علاقه هستند!( ۱ سوال دیگه. به جز ای-میل راه دیگه ای هست سوالات رو خصو صی تر پرسید؟)
خب مثل هر علم دیگه ای اول نیاز هست یه سری مقدمات رو بدونین. بعدش قابل درک خواهد بود. کتابهای روانشناسی توی بازار برای اطلاعات عمومی زیادن که بهتون کمک می کنن.
خصوصی تر از ای میل چیزی به ذهنم نمی رسه
منطقی که توی SUPER EGO هستش وجدانه.(راحت تر میتونه منطقی بشه)به نظر من وجدان همیشه منطقیه.این قسمت از ناخودآگاه متضاد نهاده؟همیشه با این نظریه فروید مشکل داشتم.من نهاد(ID)رو نمیتونم جوری تعبیر کنم که فقط به سائق های غریزی مرتبط باشه.همونجور که EGO نمیتونه فقط با واقعیت سازگار باشه.اگر همه چیز چه توی خود آگاه و چه ناخود آگاه طبق این گفته ها دقیق سر جای خودش بود هیچ تعارضی پیش نمی اومد.(خودش شدیک نظریه)!
در مرد فیلمها IDENTITY به نظرم عالی بود.
نه الزاما متضاد نیستن.
:)
سلام....ببخشید آقای دکتر که مزاحم شدم.منو آقا مجید فرستاد اینجا تا از شما هم بپرسم....جواب آقا مجید رو دادین که سوال منم همونه.........ولی می خواستم بپرسم که آیا این اختلال در دو سالگی ثابت شده که رخ میده یا نه؟ اگر بله ثابت شده علایمش چیه؟ و اینکه به این موضوع فقط تو همون کتابی که آقا مجید اسم برده اشاره شده یا تو رفرانس های دیگه ای هم این موضوع مطرح شده؟
سلام. خواهش می کنم. واضحه که در دو سالگی نادره. و علائمش هم در صورت وقوع متفاوت خواهد بود که یه مقدار فوق تخصصی می شه و از حیطه اطلاعات من خارجه. راجع به اثبات خب حتما مواردی بوده که ذکر شده. ولی چون مواردش نادره نباید انتظار داشت که توی همه منابع ذکر شده باشه. منابع تخصصی روانپزشکی بر اساس رفرنسهای امریکایی و مکاتب نیویورکی هست. از جمله کتاب ما که به همون شکلی که گفتم اشاره کرده. اما توی مثلا مکاتب اروپایی شاید این سن به این شکل ذکر نشده باشه و طبیعی هم هست. طبیغیه که این جزئیات شاید در مواردی بین منابع روانپزشکی و روانشناسی بیشتر هم اختلاف داشته باشه
سلام. به نظرتون بعد این امتحان دستیاری پروفیلاکسی ماژور دپرشن چی شروع کنم؟
سلام
امتحان دستیاری بعنوان اندیکاسیونهای پروفیلاکسی ذکر نشده!!
سخت نگیرید. امتحان دستیاری همینه
من به توصیه یکی از استادهام از ۲۰ روز قبل امتحان سیتالوپرام شرو ع کردم روزی نصف به نظرتون تو این اوضاع قطعش کنم یاادامه بدم یه مدتی؟در ضمن خبر دارین قلب ،چشم رادیو مشهد وسهمیه خانمها پارسال چه نمره ای می خواسته؟
روزی ۱۰ میلی گرم سیتالوپرام رو قطع کردن به جایی بر نمی خوره. ولی اگه سابقه ای از دپرشن دارین یا شروعش بخاطر دپرشن بوده یا با این امتحان حدس می زنین دچار adjustment disorder بشین ، بهتره ادامه بدین و در صورت لزوم دزش رو هم افزایش بدین
متاسفانه از نمرات پارسال اطلاعی ندارم
موفق باشید
سلام علیکم
من استاد شما رو اذیت کردم؟!
واقعآ که!!!
سلام از ماست
بله!
سلام
میبینم که بالاخره یه کار ایران از زاویه ی شما تو ذوق زد!
ایران همیشه تو وقت اضافه است!
در ضمن آزمون دستیاری هم خیلی سخت بود!!!!!!!!!!!!!!
سلام
متوجه نشدم راجع به چی صحبت کردین
شما از کجا می دونی سخت بود یا آسون؟!
دکی :((((((((((((
آخه من چم شده؟چرا اینقدر تصادف می کنم؟ :((((((((((((((
:-O
خب احتیاط کن !
شما مگه درس ندارید!
دیدن اون همه عکس کنار هم خیلی قشنگ بود
نمی دونم چرا این عکسی که امروز ببخشید !دیروز گذاشتید رو نمی تونم ببینم...
متوجه نشدم منظورتون از اون همه عکس چیه.
دیروز کجا عکس گذاشتم؟!
سلام من این وبلاگو تازه دیدم میخوام برای دستیاری شروع به درس کنم.من به امید روان دوره پزشکی رو گذروندم ولی از شانسم همسرم امسال روانپزشکی قبول شد.خیلی بی انگیزه شدم.چون نمیخوام هم رشته باشیم.غمگینانست.خیلی!!خوش به حال تمام رزیدنت های روانپزشکی!!
سلام
اگه اینطوره با هم رشته بودنتون کنار بیاین بهتر نیست تا اینکه بخواین از رشته مورد علاقه تون صرفنظر کنین؟
راستی یادم رفت بگم از این به بعد دائم به وبلاگتون سر میزنم!تمام نوشته های قبلیتون رو خوندم!خیلی جالب بود.همسر من روانپزشکیو دوست نداشت!حالا عاشق روانپزشکی شده!من دیگه برم روان از ذوق میمیرم.راستی اونا ۳ماه اول۱۰کشیکه بودن!از ۳ ماه دوم هم با اینکه سال یکن از اون مصاحبه وحشتناکا دارن!بعضی وقتا ۱۰ دقیقه بهشون وقت میدن!!!خوش به حالتون و خوش به حالشون!موفق باشید!
نظر لطف شماست
:)
پس ظاهرا زیاد هم برای ما سخت نیست! ۱۰ کشیک کامل داشتن؟!
از ۳ ماه دوم که خیلی زوده. هنوز توی مصاحبه راه نمی افتن آخه.
زمان استاندارد مصاحبه ۲۰ دقیقه ست. شاید برنامه اونا مصاحبه ساختار یافته نیس و چیزی مشابه آسکی باشه
ممنونم. امیدوارم شما هم موفق باشین
ممنون از راهنماییتون.شما هم موفق باشید.برای ما هم دعا! کنید.
خواهش می کنم. براتون دعا می کنم
بله ۱۰ کشیک کامل . نه اسکی نیست.بستگی به استاد داره چند دقیقه وقت بدن.موفق باشید.
عجب
مرسی
http://www.taraneh87.blogfa.com/
به این سایت مراجعه و برای همفکری و امادگی بهتر برای ازمون دستیاری سال اینده نظر دهید و همچنین از نظرات جالب دوستا ن بهره مند شوید.
:)
منظورم همه عکسهای ایندکس فتو بلاگتون بود
فکر کردم برای فوتو بلاگتون عکس جدید گذاشتید اما فکر کنم اشتباه کردم شرمنده
آها
خواهش می کنم
سلام آقا دکتر من اولین باریه که به وب سایت شما سر میزنم وبلاگ قشنگی داری عکس های قشنگی میگیری توضیحات جالبی در مورد درست میدی و آدم با حوصله وصبور ومقروری هستی
سلام
معمولا ما دیگران رو تحلیل و توصیف می کنیم تا دیگران ما رو!
سلام علیکم
حال شما؟
قابل توجه شما !
۲ سال قبل از اینکه در رکاب استاد محترمتان باشید
ما در جوار ایشان کسب فیض میکردیم !!!
P:
سلام. مرسی
عجــــــــــــــــــــــــــــب!
سلام دکتر...امیدوارم همیشه خوش باشی...خوندن وبلاگت شده یکی از دلچسب ترین تفریحاتم!خیلی خوب مینویسی دکی جون...دلم برات تنگ شده دکی.. موفق باشی
سلام
ممنونم. لطف داری
بجای منم تفریح کن پس!
سلام عزیز
۱- میگم نمیشه توی اسفند ماه امنیت بیمارستانهای روانی رو بیشتر کنن تا مریضها فرار نکنن و برن دبیرخونه برای امتحان دستیاری سووال طرح کنن ؟!
۲- فیلم girl interrupted هم فیلم جالبیست . تو مایه کار شماست .
۳- ...
سلام
:))
ایشالا موفق باشی رفیق
من از کجا میدونم دستیاری سخت بوده؟!!! خوبه داوطلب داشتیما!
راستی مرسی که سر زدی !
;)
:)
:)
سلام ممکنه 1 کمک به من بکنید؟
دارویی که خواب رو کم کنه میشناسید؟
سلام
این کار رو می تونید با خوردن نوشیدنی هایی مثل قهوه یا نسکافه انجام بدید.
دارویی که این کار رو بکنه رو برای این منظور تجویز نمی کنیم.
سلام دکی جون!!فیلم توقیف شده سنتوری رو دیدم ولی نه با پیشنهاد تو بلکه به خاطر اصرار دوستم!!!
فیلم جدیدی بود ولی اصلا جالب نبود..
راستی ۱ هفته گذشت
مصاحبه بالینی آتمر رو خوندی؟؟استارت کارای تحقیقاتیت رو زدی؟؟!!!!من که می دونم نکردی آخه:))
سلام
مطمئنی جدید بود؟! قبلا ندیده بودیش؟!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!!
در هر دو مورد پیشرفت داشتم
فیلم سنتوری رو هنوز ندیدم...ولی اصلا از پارک وی خوشم نیومد...یه جورایی بعد از دیدنش حالم بد شد
:)
هنوز که اکران نشده!
سلام...شنیدم در بعضی بیماران MDDسطوح پلاسمایی بعضی اسیدهای چرب کمه ..میشه راهنمایی کنین چه اسیدهای چربی کمه ؟یعنی از نظر ازمایشگاهی باید انداز ه گیری چه چیزی رو از ازمایشگاه بخواهیم ؟بی زحمت اگه میدونین بگین واسم و جلد کتابی رو هم که اینارو توش نوشته برام بنویسین ....مرسی
سلام
توی کتاب ما اشاره به این کرده توی درمان افسردگی استفاده از آگمنتاسیون با اسیدهای چرب امگا۳ مثل EPA و docosahexaenoic acid موثره
اما ندیدم که بطور خاص کمبود اسیدهای چربی رو ذکر کرده باشه که قابل اندازه گیری آزمایشگاهی باشه و اگه باشه هم بعید می دونم توی کشور ما قابل اندازه گیری بطور عملی باشه.
فصل اختلالات خلقی کتاب ما (از صفحه ۱۵۵۹ به بعد) براتون قابل استفاده است. ولی قاعدتا توی مقالات یافته های جدیدتری پیدا می کنید که هنوز وارد تکست نشدن