Déjà vu
Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first timeDéjà vu
Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first timeGender Identity Disorder
دیروز یکی دیگه از کیس‌های جالب روانپزشکی وارد سرویسمون شد که بد نیس شرح مختصری راجع بهش بدم.
این آقای جوانی بود که از طرف بهزیستی به بخش ما ارجاع داده شده بود، علتش هم این بود که چند روز قبل با لباس و آرایش زنانه و بدلیل عدم رعایت حجاب کامل توسط پلیس دستگیر میشه و وقتی پلیس متوجه مرد بودنش میشه برای ارزیابی به بهزیستی و از اونجا هم به بخش روانپزشکی فرستاده شد. این آقای جوان در ظاهر دارای موهای بلند و ابروهای آرایش شده و ته‌ریشی بود که بخاطر چند روز نگهداری در بهزیستی رشد کرده بود. مطابق شرح حالی که خودش ابراز می‌کرد از ۳-۴ سالگی علاقه‌مند به شرکت در بازیهای دخترانه بوده و این شرایط براش تداوم داشته بطوریکه هیچوقت در بازیهای پسرانه شرکت نمی‌کرده. در سالهای ابتدای تحصیل مایل بوده در مدرسه دخترانه درس بخونه که بخاطر اینکه از این کار منع شده درسش رو رها کرده. در کودکی لباسهای دخترانه رو به تن می‌کرده که مجموع این رفتارهاش در اون سن با برخورد طنزآمیز خونواده‌ش روبرو می‌شده، اما رفته رفته با افزایش سن، برخورد قهرآمیز و خشونت‌بار جای اون برخورد رو گرفته. بیمار جنسیت خودش رو نادرست می‌دونه در سالهای اخیر لباس دخترانه بر تن می‌کرده و با هویت دخترانه توی خیابونها می‌گشته، و از اینکه توسط آقایون براش ایجاد مزاحمت می‌شده در رنج بود و می‌گفت برای از سر باز کردن این مزاحمها شماره تلفن نادرست بهشون می‌داده. بیمار ما در چند ماه اخیر از طرف خانواده طرد شده و در طبقه بالایی یک خونه متعلق به یک آقا، با نقش دخترانه زندگی می‌کرده. بیمار می‌گفت تاحالا هیچ درمانی نکرده، چون امکانات مالی برای جراحی رو نداشته. از سربازی با تشخیص ترنس‌سکسوالیسم معاف شده ولی پی درمانش نرفته. رنجی که بیمار از شرایطش تاحالا کشیده رو می‌شد توی کلامش حس کرد.
اختلالات هویت جنسی شامل مواردی میشه که در اونها ترجیح مداوم و قوی برای اتخاذ وضعیت و نقش جنس مخالف دیده میشه. شکل افراطی اون، ترنس‌سکسوالیسم یا به اصطلاح نارضایتی جنسیه که در اونها تلاش برای پذیرفته شدن در اجتماع بعنوان جنس مخالف و انجام درمانهای هورمونی و جراحی برای تغییر جنسیته.
بر اساس شرح‌حالی که از این بیمار گرفتم تشخیصهای افتراقی شامل ترنس‌وستیسم (مبدل پوشی) هم رد شد و به نظر میاد تشخیص ترنس‌سکسوالیسم براش مناسب باشه. در حیطه روانپزشکی درمانی که برای این بیماران انجام میشه این نیس که فردی با هویت جنسی مرسوم ایجاد بشه و به بیمار کمک میشه تا با هویت جنسی مطلوبش راحت باشه.
درمان این بیماران در بزرگسالی در صورتیکه اصرار قطعی داشته باشن جراحیه تغییر جنسیت خواهد بود که البته شرایطی داره. به این صورت که لازمه حداقل ۳ الی ۱۲ ماه بطور آزمایشی در نقش جنس مقابل زندگی کنه. در بعضیها این آزمایش باعث تغییر ذهنیتشون میشه. در غیر این صورت درمان هورمونی انجام میشه و برای بیماران زن که می‌خوان به مرد تغییر جنسیت بدن تستوسترون و برای مردانی که می‌خوان تغییر جنسیت به زن بدن استرادیول و پروژسترون تجویز میشه. خیلی از بیماران از تغییرات بدنی حاصل از این درمان هورمونی راضی می‌شن و به همون اکتفا می‌کنن، در غیر این صورت کاندید جراحی تغییر جنسیت خواهد بود.
نتیجه جراحی معمولا برای بیمار راضی‌کننده‌ست و کمتر پیش میاد که بیمار از این کار پشیمون بشه که در صورت ایجاد معمولا به اختلال روانپزشکی زمینه‌ای مربوطه.
در کشورمون تجربیات در مورد جراحی تغییر جنسیت موفق بوده و بعد از ارزیابی روانپزشکی، بیماران حائز شرایط جراحی می‌شن. یکی دو سال جایی پیش خوندم که تعداد جراحیهای تغییر جنسیت که دکتر میرجلالی در ایران انجام داده بیشتر از آمار همکارانش در کشورهای اروپایی هست. در مشهد هم دکتر آموزگار این جراحی رو انجام میده
خوشبختانه از نظر قانونی و شرعی بستر مناسب برای این کار در ایران فراهمه که در نوع خودش پیشروتر از بعضی کشورهاست. مثلا در انگلستان بیمار بعد از جراحی نمی‌تونه اسمش رو تغییر بده، درحالیکه در ایران این مساله وجود نداره.
¤ روتیشن سه‌ماهه امروز تموم شد و از شنبه روتیشن استاد بعدی شروع میشه. امروز امتحان شفاهی ۸ نفر از استاژرها با من بود و حسابی حالشون جا اومد! البته استاژرهای همکارانم بودن.از استاژرهای خودم راضی بودم و نمره بخششون رو بالا دادم.
¤¤ استاد عزیز نمیدونم صحبت سر چی بود که یهو به من گفت ببینم تو چرا زن نمی‌گیری؟! منم جواب دادم کی توی این زمونه به دکتر مجرد زن میده!! استاد عزیز بعد از انبساط خاطر حاصله، پیشنهاد فرمودن خودشون آستین بالا زده، یکی از دخترکان موقر و خوب که میان بخشمون رو برام بستانند!!! (منظور استاد عزیز از دخترکان، همون دانشجوهاس!) اگه تاحالا متوجه این موضوع نشده بودین الان دیگه کاملا مشخص شد که روابط ما با اساتیدمون خیلی خوب و دوستانه‌ست (معمولا!!)
¤¤¤ عید قربانتون مبارک
¤¤¤¤ فردا پاییز تموم میشه. مطابق روال سالانه از شمارش جوجوهاتون فراموش نکنید!
¤¤¤¤¤ ************ (رسم روزگاره دیگه)
¤¤¤¤¤¤ همین دیگه. بسه فعلا.
سلام
خوشحال می شم به سایت ما بیایی
سلام
راستش کیز جدیدی نیست یکی از دوستهای من دقیقا همین مشکل رو داره!!این اقای دکتر میرجلالی هم چند سال پیش یک کنفرانس ۳روزه راجع به هین موضوع در مشهد دانشگاه فردوسی داشتند که من یک روزشو رفتم..خیلی جالب بود.
یک سئوال:من چطوری می تونم تو وبلاگ عکس بگذارم؟؟؟
سلام
جدی؟ یعنی در این حده؟
برای عکس گذاشتن باید لینک اون عکس رو توی وب داشته باشی و این لینک رو با استفاده از منوی بالای صفحه پست جدید توی نوشتت بصورت عکس وارد کنی
سلام..از کی تاحالا نظر آدم شده : :)) خب ابراز عقیده ای چیزی!۱
همیشه دلم برای این ts ها می سوزه...چقدر سخته واقعا..نمی دونم دقیقا اینا بخاطر مسایل اکتسابی مثل نحوه تربیتشون این طور می شن یا کلا ذاتا و نتیکی این جورین...طفلک ها..
بعضی وقتها فکر می کنم خیلی خوبه ریتم زندگی ادم تند شه اون قدر که اصلا به مسایل حاشیه ای فکر نکنه...فرصت نکنه حوصله اش سر بره ! خوش به حالت رزیدنتی رو قبول شدی و هدف زندگی ات مشخصه...مارو باش که باید تازه جوش تخصص رو بزنیم!! موفق باشی.
از اخیرا!! ;)
آره واقعا سخته.
هویت جنسی عمدتا در سالهای ابتدای زندگی پی ریزی می شه
منم توی سن و سال شما که بودم در همین مرحله بودم. پس نگران نباش و درس بخون. ایشالا سال دیگه رزیدنتی
خب استادت راست می گه دیگه دکی،پس کی می خوای زن بگیری :)
:">
خب بالاخره طلسم نظر اولی ماهم شکست!
وای خودم رو جای این مریض‌ها که تصور می‌کنم خیلی وحشتناکه...
میگم ما هم حاضریم با استاد عزیز در بالا زدن آستین همکاری کنیم ها! :پی ولی میگم همچین گفتین به دکتر مجرد زن میده که گویا به دکتر متاهل خوب زن می‌دن٬ نه؟!!
میگم یاد استاد عزیز خودم افتادم که یه روز با خجالت بهم گفت یکی اومده بود ازم یه سوالهایی در موردت می‌کرد منم گفتم جز خوبی ازشون ندیدم٬ ولی به نظرم فعلا درست رو بخون واسه ازدواج وقت هست! ( میگم من بدشانسم که!!)
عید قربان و شب یلداتون هم مبارک :)
خب استاد عزیزت بگه فعلا درس بخون، تو چرا گوش کردی؟!
مرسی. از شما هم مبارک
چرا نوشته هات رو بت سانسور مینویسی دکی<؟!
...
ببین..من اینقده می گفتم تو روابطت با استاجر ها بهتره .... دلیل هم داره...منظورم همین بود :)
:))
این وصله ها به ما نمی چسبه! حالا ما یه چیزی گفتیما!
توی امتحان امروز محبتمون رو بهشون ثابت نمودیم!
یلدات پیشاپیش مبارک..همیشه خوش و خوشبخت باشی...
مرسی
همینطور شما
سلام عزیز
من که جوجه ندارم ! میشه به جاش گنجشکهامو بشمارم؟
سلام دکتر
جوجه فقط قبوله!!
قدرتی خدا..این آدما چه کارایی که نمی کنن
اوهوم!
کاش ماهم از این استادها داشتیم !
!!
the final count down....is starting
در چه موردی؟!
به نظرم جالب نیست یکی دیگه واسه آدم تو این مسائل پیشقدم بشه....
بی راه نمی گی
سلام
من یه چند ماهی هست با شما آشنا شدم.
تو وبلاگ خط خوردگی....
ببخشید می شه لینکم کنید؟
خیلی دوست دارم با شما در ارتباط باشم
اگه لینکم نکنید
دیگه فلوکسیتینم رو نمی خورم.
دوباره مصرف ریتالین رو شروع می کنم
باز به حالت بایپولار البته تو فاز مانیک بر می گردم
قربانتون
سلام
خوشبختم
این خیلی جالب شد! یعنی لینک کردن من از سلامتیت هم مهمتره؟! پس چقدر لینک من مهمه! آره؟!
مگه برای در ارتباط بودن باید حتما لینک باشیم؟
چشم
با کمال میل
:)
آسمان که بکوبد سرش را زمین..فکرمی کنی چه اتفاقی می افتد.....دژاوو / انگورمی شود لهستان
پاهایم شروع می کنند به فراموشی / پروانه ی که درشکمم زندگی می کند
سقط می شود
همیشه فکرمی کردم ستاره ها دکمه های پیراهن دختری هستند
که من عشق تعارفش کرده بودم
باید مواظب باشم/ به راه راست بروم
...
just 5 daaaaaaayyyyyyyyys
:)
گرفتم مطلبو
سلام بر دکتر جون بی معرفت . . . کجایی تو بابا؟
خیلی خوبه که تو ایران این عمل انجام میشه . . . ادم دلش می سوزه براشون . . . بیماریه عجیبیه . . . البته من فکر می کنم که این دردش بیشتر مال خانواده هاشونه . . . ژسری دارن و اینطوری میشه و به دلیل اینکه فرهنگ مواجه با این مساله جا نیفتاده براشون خیلی سخت تموم میشه . . . این رفیق پایینیمون هم قرصهای منو می خوره . . .
خوش باشی دکی جون . . .
سلام از ماست
ما که هستیم. شما کجایی؟!؟ یه مدت گمونم فیلــــــــــــــتر بودی. درسته؟
آره خونواده ها براحتی نمی پذیرن و این کار بیماران رو هم سختتر می کنه.
سلامت باشی
همین دوهفته پیش من بخش اورولوژی بودم.دو تا از همین کیس داشتیم . سر عملش هیچ کی راضی نبود ! رزیدنت ها هم شاکی چون شده بودند: دختری که شدیدا بی حیا بود و حال همه رو به هم می زد...بی شوخی.روز آخر کلی گریه کرد : از این که تنهاست و از این که واقعا کسی نیست که دوستش داشته باشه . البته ازون جا که HIV مثبت بود و تا حدی از نظر روابط مشکل اخلاقی داشت اساتید سفارش کرده بودن زیاد باهاش دم نگیرم اما هنوزم هم دلم می سوزه اما نتونستم بپذیرم...
عمل تغییر جنسیت براش انجام شد؟
سلام دکی جون
حالا این مریض اختلال جنسیتی داشته یا فقط از لحاظ روانی مشکل داشته ؟
از بین همه کسانی که دلم به حال بدبختیاشون میسوزه ، بیشتر دلم واسه دو جنسی ها میسوزه مخصوصا وقتی در مورد دوران کودکیشون و نوجوانیشون چیزی میخونم
میتونم بگم وضع حال این دو جنسی ها ناراحت کننده تر از همه چیزه
سلام
این مریض از نظر تطابق آناتومیک با ژنوتیپش مشکلی نداشت. مشکل در هویت جنسیش بود
مطلب خوبی بود. برای خوندن نوشته ها، اونا رو های لایت می کنم!! یه فکری کن!
ای خدا!
عید شما هم ... !
خیلی ممنون
آخه چرا اینقدر با این استاژرهای بیچاره رفتار خصمانه دارین ؟؟ ما و امثال ما مگه چه گناهی کردیم؟ در ضعف علمی استاژرها قطعا اتندهای گرامی و رزیدنت ها هم خیلی بی تقصیر نیستن ... باهاشون خوب باشین تا علاقه مند بشن و خوب درس بخونن ....نبینم دیگه از استاژر جماعت بدگویی بشه ها !!!!!!!
مگه من حرفی از ضعف علمی زدم؟!
علاقه مندی توی هر کسی بصورت نافذ و نسبتا پایدار هست.
صمن اینکه باهاشون خوبم. کلی هم ازشون ماه پیش خوب گفتم
یاد یه جک افتادم! در جواب استاد عزیزت باید می گفتی: کی زنشو به ما میده!!!
عید قربان شما هم پساپس ! مبارک!
case report ات هم جالب بود بسیار....
******رسم روزگار ما هم این طوریاست دکتر!
دیگه خیلی جالب نیس که آدم به استادش اینو بگه!
مرسی
امان از روزگار...
آره (خداییش جراحیشون شبیه هنر نمایی تا کار روتین . به یه بار دیدن می ارزه !) یکییشون که قبلا عمل شده بود پست آپ می اومد درمانگاه . ازدواج کرده بود با برادر نامزد قبلیش ! فکر کن...فقط وصلت فرخنده این دو خانواده مهم بوده انگار حالا دوماد یاعروس فرقی نمی کنه
عجب
جالب بود
اول از همه به خاطر انتخاب اسم وبلاگتون تبریک میگم که باعث جذب قشر خاصی به لینک های مربوط به شما میشه.
دوم من از خواندن مطالب وبلاگ یک پزشک همیشه لذت برده ام چه برسه به زمینه حرفه ای شما که عاشق شنیدن مطالب مرتبط به آن هستم. وبلاگ پر محتوایی هم از نظر تنوع و رعایت اصول وبلاگ نویسی دارید
سوم مطلبی راجع به درد و لذت (اشاره ای به سکس خشونت آمیز) در وبلاگم نوشتم که خوشحال می شوم نظر یک متخصص در زمینه رفتارهای شخصیتی انسانها را در وبلاگم داشته باشم.
مرسی
نظر لطف شماست
سلام متاسفانه به این بیمارها در سطح وسیع توجهی نمیشه...... امیدوارم این مشکلات حل بشن یه روزی
سلام
منم امیدوارم
چه جالب ... انگار جدیدا کسانی که این اختلال رو دارن زیاد شدن ... چند موردتو هفته گذشته دیدم ... چطوره که قدیما از این اختلالها نبوده !
آماری که بشه روش اظهار نظر کرد نداریم توی کشورمون
شما در چه زمینه ای با این موارد سروکار دارین؟
در کار خیر حاجت هیچ استخاره نیست:p !
عجب!
حواستو جمع کن پسر جون :-o
امان از رفیق بد و زغال خوب !
( تفسیر : امان از استاد نااهل و استاژر و انترن مونث ! )
:))
چه اساتید پررویی دارید!
:))
؟!!!!!
چرا؟!
دیروز یک همچین فردی تو یه پاساژ اومد طرفم! حالا این همه مدت از این چیزا ندیده بودیم تا اینو نوشتی پیدا شد! از این به بعد دقت کن چی مینویسی خدا نکرده اتفاقی برام نیوفته ;)
چه جوری تشخیص دادی؟
سلام چند وقتی هست که وبلاگتنو می خونم و از اون موقع کلی دارم روز شماری می کنم که بخش روان کی می رم
قشنگ و مفید می نویسید
سلام
وقتش که شد می بینید که این جذابیت ارزشش رو داشت
سلام من اولین باره که وبلاگتونو دیدم جالب بود. به آدمی مثله من که آرزوی تغییر جنسیت داره امیدی داد.
سلام
البته این کار ارزیابی کاملی رو می طلبه و به آسونی گفتنش نیس
آخه چرا برای هیچ کس مهم نیست چه بلایی سر من میاد :(
برا فردا وقت مشاوره داشتم زنگ زد گفت کنسله و افتاد هفته بعد.اصلا نمی خوام برم پیشش دیگه :(
باز که شاکی هستی!!
من بازم وبلاگ زدم دکی :)
ببینیم رکورد دفعات قبل رو می شکونی یا نه
سلام هم نام!
خوبی؟
در مورد این اختلالات جنسی نظری ندارم :D
از آشنایی با وبلاگ شما خوش حال شدم.
سلام
منم همینطور
سلام. خوب هستین .در سلامتی کامل به سر می برین؟!هو؟ عجب ماجرای جالبی. من همه چی رو شنیده بودم ولی فکر نکنم اینجا که مائیم کسی رو عمل جراحی هم بکنن. عمرا. !! شایدم من چون بخش روان نرفتم نشنیدم. ولی خیلی جالب بود. حالا این خانم خوشگله نگفته میخواد اسمشو چی چی بزاره ؟!!!
سلام! خیلی ممنون!
اسمش موناست.
مونا رو اسم اصلی خودش می دونه
[گل][لبخند][گل][لبخند][گل][لبخند][گل][لبخند]
امیدوارم زیبا ترین گلها زیر پایت . * .. **¸.•´¸. •*¨)* . * .
¸.. *.•´¸. •*¨) قشنگترین چشمها بدرقه راهت ¸.•´¸. •*¨) ¸ .•*¨) . * .
(¨`•.¸(¨`•.¸ زیباترین لبخندا بر لبانت. * **¸.•´¸. •*¨)* . *
¸(¨`•.*.¸ و بالا ترین دستها نگهبانت باشد...*. **¸.•´¸. •*¨) ¸ .•*¨)
¸(¨`• .¸(¨`• ¸. ¸.•´ به امید دیدار ¸.•´¸ [گل][لبخند]
مرسی!
از نظرتون راجع به مسئله درد و لذت متشکرم
مطلب علمی جالبی را ذکر کردید.
خواهش می کنم
سلام !
تازه با وبلاگتون آشنا شدم و خیلی از این آشنایی خوشحالم !
همیشه دلم واسه اینجور بیمارا می سوزه !
دکتر اگه مایل به تبادل لینک بودی بهم خبر بده !
سلام
من ولی چند وقتی می شه وبلاگت رو توی خط خوردگی صحیح است لینک کردم!
با لینک هم موافقم همکار جوان آینده
سر خیابون که کار من نیست تشخیص بدم! درحد یک حدس قوی!!
آها!
این کمی بهتر شد
مگه امروز ۶ دی نیست؟! اشتباه آدرس دادن اینجا تولده؟!! :پی
تولدتون مبارک آقای دکتر!
به سلام دکتر دژاووی خودمان !
خیلی خوشحالم دوباره پیدات کردم و خوشحالم که بازم می نویسی .چقد متاسف بودم که که اون طور ناگهانی تعطیل کردی ...تا مدت ها هم سر می زدم تا این که گمت کردم...
حالا اول لینکت می کنم که دیگه گمت نکنم ...تو هم نتونی گم بشی تو این هیاهوی غریب...
راستی زندگی قشنگ با اتفاقات مشکوکه که قشنگتر میشه ودیگه این که *... دوست دارم بیا...* و اونجا چرا همه چیز امن و امانه ؟! این که صفت مکانه !؟ گاهی اتفاقات ک اهمیت از اتفاقات مهم تهدید کننده تر ند!
سلام
این نظر لطف شماست. وگرنه نوشتن و ننوشتن من اینقدرها هم فرقی نمی کنه
بابت لینک ممنونم
متاسفانه فعلا از اتفاقات مشکوک خبری نیس و همه چیز امن و امانه!
سلام
بلاگتان را مطالعه کردم
مطالب جالبی نوشته بودید
موفق باشید
سلام
مرسی
با سلام خدمت دوست عزیزم منم یکی از بچه های تی اس هستم به خدا خیلی سخته این جوری بودن واقعا نمیتونم برای آیندم تصمیم بگیرم چون من تا حالا ۲ بار دست به خود کشی زدم و واقعا وجود من تو این دنیا جایز نبود نمیدونم به خدا چیکار کنم
به خدا مشکله این جورس بودن
...