یکی از فوائد رزیدنت روانپزشکی بودن اینه که همیشه منابع خوب و قابل اتکا برای مشورت گرفتن واسه تصمیمات مهم زندگی دم دستمون داریم.
استاد عزیز رو با وجود اینکه دیروز نتونستم ببینم، امروز ردیابی کردم و توی هتل هما و مشغول ویزیت جانبازان شیمیایی پیدا کردم و قرار ملاقات شد ساعت ۱ در لابی.
وقتی که تحلیلهای استاد عزیز رو راجع به مساله مورد مشاوره ام شنیدم باز هم به همون قضیه فوت استادی رسیدم.یعنی منم یه روز به همچین توانایی می رسم؟!
اون بیمار Malingering رو که گفتم دیروز باهاش confront کردم و طبق راهنمایی استاد عزیز، بهش توپیدم و گفتم که اگه بخواد فیلم بازی کنه همون مقدار مشکل واقعی که به نظر داره رو هم بحساب دروغ گوییهاش می ذاریم و ...
¤ عشق اول،که معمولا هم بی سرانجامه، برای ما آدما یه دستاویزه که بتونیم حس دلتنگی ذاتی که گهگاه به سراغمون میاد رو بهش ربط بدیم. وگرنه چه بسا که به فرجام رسیدن عشق اول نتیجه ای جز بیچارگی و مرگ این عشق زیر چرخ زمونه نمی داشت.ولی خب دیگه، حس نوستالژیکی که می ده باعث می شه خیلیها تا آخر عمر خیلی چیزا رو به اون ربط بدن و ناخوداگاه به خودشون بباورونن که خوشبختی فقط توی همون عشق اول بوده و بس. در واقع فقط روزای خوش یک عشق رو بدون سختیهاش تجربه کردن حاصلش می شه همین.
به قول معروف دیکته نوشته نشده غلط نداره.
¤¤ کسی می دونه چرا وبلاگ آخرین بهانه اینجوری شده؟ تبعیدی چرا وبلاگش رو یه هو بسته؟ این دنیای وب صاحاب نداره؟ شهر هرته؟
¤¤¤
کاش این دست مهربون بتونه حالا حالا ها، از اون گل قشنگ در برابر فشار شیشه ای نگهداری کنه!
فشار شیشه ای؟
یعنی چی؟
به اون اثرات فشار نوک انگشتها دقت نکرده بودم
منظورت اوناست؟
۲کی جون داستان این کتابخونه چیه که همه رو دعوت میکنی؟؟؟؟؟؟؟؟
خوش به حالتون واقعا. خیلی خوبه که بهترین اساتید این کار کنار آدم باشن. ما هم مشاور خواستیم میشه از تو کمک بگیریم؟
¤ در این مورد چیزی نگم بهتره چون مخالفم! به نظرم تا آخر عمر درست یا غلط این باور تو ذهن آدمه که با اون کسی که دوست داشت خوشبختتر میشد حتی اگه تو بهترین شرایط زندگی کنه... ببینیم بقیه چه نظری دارن!
¤¤ آره دلم واسه نوشته های آخرین بهانه که نصفه شو نمیفهمم تنگ شده!
خودت هم داری می گی درست یا غلط! و من دارم می گم همه این باورشون رو درست می دونن، درحالیکه چه بسا غلطه،ولی خب. دیکته ایه که نوشته نشده، فقط بنام خدای اول صفحه ش نوشته شده، و این باعث می شه فکر کنه که اون دیکته ۲۰ می شده در هر حالی. ۲۰ گمشده ش رو توی اون دیکته نانوشته ش جستجو می کنه...
واقعا نعمت بزرگیه..داشتن یک مشاور خوب
بعضا آدم از اینکه دور و برش کسی نیست که خوب بشنوه و خوب بگه، دلش میگیره
یاد دکتر فرنام (استاد روان پزشکیمون) بخیر...واقعا استاد بود
¤¤ خوبی این سرزمین اینه که راحت میشه کوچ کرد ... مثل آب خوردن!
خیلی خوبِ که کسی نمیتونه جلوی آدمُ بگیره ...
دکتر جون پز استاداتو میدی به ما دیگه . . . نه؟
آره منم گاهی اوقات همچین میرم تو کف عشق اولم که بیا و ببین . . .
اما امان از دیکته ای هم ٬ که نه یکی . . . نه دو تا . . . لامصب همینجور پشت سر هم غلط داشته باشه . . .
خب شاید اسباب کشی کردن !!!
سلام. خیلی ممنونم از اینکه پاسخ سوالم رو دادید. متاسفانه دوستان من در تهران هستند و هیچ مرجع قابل اعتمادی رو نمی شناسند. راستش بعد از ۵ سال انواع آزمایش و سی تی اسکن نزد انواع متخصص هیجکس حرفی از اوتیسم هم به اونها نزده و همه گفتند بچه سالمه. من در آلمان که وضعیتش رو توضیح دادم گفتند نام این بیماری اوتیسم هست.
سلام
خواهش می کنم.
درسته که کشورهای غربی از نظر امکانات طبی از ما جلوترند ولی در زمینه علم مکتوب پزشکی هیچ تفاوت معنی داری وجود نداره. بنابراین اگه به یک روانپزشک اطفال مراجعه کردن و گفته شده که مشکلی نداره، باید اعتماد کنید. معیارهای تشخیص همه جا یکسانه. البته در آلمان بطور خاص روش تشخیص گذاری در روانپزشکی با سایر کشورها متفاوته و از معیارهای مرسوم بعنوان راه اصلی تشخیص گذاری استفاده نمی کنن.بجای اینکار بصورت کاملا عملی و توسط آموزش مستمر بوسیله استاد به قدرت تشخیص گذاری می رسن. خب اینم روشیه واسه خودش. ولی نفس کار یکیه و من خیلی بعید می دونم که یه همچین تشخیص رایجی رو یه فوق تخصص اطفال نتونه توی ایران بذاره.
اون بیمار Malingering رو یه چند روز بندازین بخش حاد حالش همچی خوب میشه که دیگه هوس این کارها رو نمی کنه.
دقت اولین کسی که کامنت گذاشته فوق العاده بود به نظرت ربطی به IQطرف داره؟
این عکسی که تو کامنت طبیب گذاشته بودین یعنی اومدین آشتی؟!!!!!!!!!!یعنی آتش بس؟یا نه...
نظرتون در مورد پستم چی بود؟
در ضمن اشتباه کردین جناب ته تغاری عزیز :(پزشکی تبریز همکار آینده نیستند ایشون فارغ التحصیل شدن شهریور پارسال...!!!(گیر باید بدم بلاخره به یک چیزی!!!)
این پینوشت اولتون واقعا درسته؟دلیل روانپزشکی داره یا نظر شخصی خودتونه؟
وبلاگ آخرین بهانه هم گویا دیگه بهانه ای برای نوشتن نداشته(منم از رفتنش ناراحت شدم)
نظرم همون عکسه بود دیگه. یعنی منم خجالت زده ام
پ ن اولم نظر شخصی منه
سلام. دیگه خیلی کار دارم مریضام صف کشیدن .... اگه من بهشون نرسم کی به دادشون می رسه ....دیگه وقت نمی کنم بیام اپ کنم.!!!!
می گما مشکوک می زنی ها . عشق و عاشقی و... پست قبلی هم که زیادی مشکوک بود... فکر کنم داری....!!!!
سلام
سلام منم به استاد جون برسونید!
خوش به حالتون که همچین منبع انرژی رو در نزدیکی دارید!
من شدیدا نقصان انرژی پیدا کردم!
و سوالات بی جواب...
دکتر آخه این چه طرز لینک دادنه؟!
(خودشو آتیش میزنه!)
هرکی بخونه فکر میکنه قصد suicide دارم!
خود حضرتعالی این توضیح رو نوشتید! من فقط خلاصه ش کردم!
همیشه بهانه میگیریم حتی اگر همه چیز اشتباه بود...
فکر کنم حتی اگه اونو با تمام سختی هاش هم تحمل کنی باز هم حاصلش همین بشه......
جالبه که همه ی ما می دونیم که عشق اول یه سراب بوده...اما بازم حسرتشو می خوریم
با نظرتون در مورد عشق اول مخالفم دکتر ...یه سئوال : چطوری می تونین همه مسائل رو تا این حد منطقی ببینین و تحلیل کنین ؟! پس جای احساس کدوم تیکه پازل زندگیه؟!
احساس نباید قضاوت فرد رو مختل کنه. جای احساس توی زندگی خیلی حیاتیه.ولی نباید اسیرش شد.
من اون نظر رو همینطوری و روی هوا نگفتم. بهش معتقدم.
(مخالفم) یعنی اینکه معتقد هستید که عشق اول الزاما به خوشبختی منجر می شه و دوام ابدی داره
نه.
من اینطور فکر نمی کنم.
ما علوم پایه ها که فعلاْ از این نعمت ها بی بهره ایم!
راستی... اون عشق اول رو شدیداْ پایه ام... خیلی درست گفتین!
اصولا شما پایه هستید! هم علوم و هم عشق اول
هوم!؟!
سلام
جالب گفتید ٬عکس قشنگیه
موفق باشید
هیچ چیز رو قبل از اتفاق افتادنش نمی شه به واژه الزاما موصوف کرد .
همونطوری که نمی شه گفت الزاما به خوشبختی منجر نمی شه . نمی تونیم بگیم الزاما هم به بیچارگی و مرگ اون عشق زیر چرخ زمونه منتهی می شه...
منظورم این بود نمی شه گفت الزاما به خوشبختی منجر می شه . نون میشه رو تو کامنت قبل اضافه نوشتم :)
نمی تونیم بگیم الزاما هم به بیچارگی و مرگ اون عشق زیر چرخ زمونه منتهی می شه...
دکتر منم فقط نظر شخصیمو گفتم قصدم به هیچ وجه این نبود که بگم شما نظرتون رو از رو هوا گفتین !
منم صحبتم این نبود که الزاما بیچارگیه. من می گم اونقدرها هم که همه به نیکی یاد می کنن از عشق اولشون، نه باباجون
همچین خبرایی هم نیس!
حالا بالاخره شما با کدوم نظر من مخالفید؟!!
چقدر خوبه آدم در این مواقع دلش به یک نفر که می دونه بیشتر می دونه گرم باشه.
تعبیر عشق اول تعبیر زیبایی بود.
اون روز در دانشگاه فیلم دژاوو رو گذاشته بودند برای اکران.نتونستم ببینمش ولی خیلی کنجکاو شدم و الان هم در کف ش هستم.اگه فیلم رو دیدید داستانش چیه؟!
من اصلا همچین فیلمی رو تاحالا نشنیده بودم! اگه داستانش رو فهمیدید برام بگید!
آها فکر کردم منظور شما الزاما بود !
مشکل من تو همون کلمه بود که رفع شد
تسلیمم :)! پس پنجاه پنجاهه نه بیشتر ! یعنی پنجاه درصدم احتمال خوشبختی هست
من آخرش نفهمیدم آدمای دیوونه میرن روان یا آدمایی که میرن روان دیوونه میشن؟!
یا دیوونه هایی که میرن روان دیوونه تر میشن؟!
من فکر می کنم احتمالا افسردگی دارم ... و بین فازهای ماژور و مینور هم در حرکت هستم... می شه یه تست به من معرفی کنی که تاحدی به من بگه من افسرده هستم یا نه؟ اگه به ایمیلم بفرستی که عالیه اگه هم نشد میام همینجا سر می زنم ... مرسی
امیدوارم رهنموذهای استاد مفید واقع بشه
عشقی که بهش نرسی افسانه و اسطوره می شه!
عشقی که بهش برسی توی گذر زمان می میره!
ما آدما لایق خیلی چیزایی که داریم نیستیم!
eshghe avval shayad ziad aghlani nabashe,
vali khob manie eshgh hamine!
eshgh yani chizi ke mesle giahe (ashaghe) bedore vojude adam mipiche va az rishe khoshkesh mikone!
pas be nazare man eshghe vagheii hamoon eshghe avvale!
خب آره
اینا درست. بحث من بر سر خود عشق نیست. بر سر نتیجه ش و بر سر تلقی عامه ست که وقتی به عشق اولشون نرسیدن و به یک زندگی دیگه تن دادن همیشه در حسرت اون عشقشونن و فکر می کنن نتیجه اون عشق الزاما خوشبختی بوده. این حسرت باعث می شه که هیچوقت طعم خوشبختی رو نچشن
راستی!
نگفته بودی شکست خورده ای!
همه ما طعم شکست رو چشیدیم!
این طور نیست؟!
حتما همینطوره
ولی بعضی شکستها به بعضیها نمیاد!
من می خوام بپرسم مگه آدم چندبار عاشق میشه؟! پس این چیه که می گن خدا یکی- یار یکی و.....؟؟کشکه؟!
اینا رو واسه این از شما می پرسم که گویا در این زمینه expert شدین!!!D:
expert کدومه باباجان! دهه!!
ولی اونی که گفتید
کشکه! یار یکی همون توصیف یار اوله که آدم فکر می کنه معجون خوشبختیش رو توی جیبش جا گذاشته!