Déjà vu

Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first time

Déjà vu

Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first time

Depression

یکی از همکاران سوالی درباره موردی پرسیده بودن که افسردگی داشتن ولی این افسردگی‌شون به وضوح قابل ارتباط دادن با مشکل خاصی هست و درباره جایگاه درمان دارویی وقتی که علت افسردگی مشخصه سوال کرده بودن و به پیشنهاد خودشون جواب رو اینجا عرض می‌کنم.

افسردگی به دو شکل می‌تونه با استرسور ارتباط داشته باشه. شکل اول وقتیه که بیمار بدنبال یک استرسور سایکوسوشیال دچار اپیزود افسردگی ماژور می‌شه. خب اینجا تشخیص MDE و اون اتفاق استرسور (محور ۴) برای این اپیزود محسوب می‌شه. درمانش هم خب مشخصا درمانهای ضدافسردگی، چه دارویی و چه روان‌درمانی هست.
شکل دیگه حالتی هست که به دنبال یک استرسور فرد دچار علائمی از افسردگی می‌شه که اولا از نظر شدت در حد MDD نیست و دوما ارتباط این افسردگی با استرسور مربوطه اونقدر قوی و پررنگ هست که اگه فرضا اون استرسور نباشه افسردگی هم نخواهد بود. اینجا تشخیص Adjustment Disorder با خلق افسرده‌ست. در درمان  Adjustment Disorder دو متد درمانی مورد پذیرش هست که اولی روان‌درمانی با تمرکز بر اصلاح معنای استرسور برای بیمار و واضح‌سازی مفهوم استرسور، روان درمانی بین فردی و رفتاردرمانی شناختی هست و درمان دیگه‌ای که قابل استفاده‌ست درمان داروییه که بیشترین داروی مورد استفاده SSRIs هستند. SSRIها البته در حال حاضر خط اول درمان MDD هم محسوب می‌شن. پس در هر دو تشخیص قابل استفاده هستن، اما در Adjustment Disorder بهتره که بیشتر روی سایکوتراپی و تقویت مکانیسمهای انطباقی بیمار کار کرد.

¤ امروز از تجدید بخش اینترنم صرفنظر کردم. امیدوارم بتونه تا آخر ماه خطای دیگه‌ای نکنه.

نظرات 28 + ارسال نظر
دکتر سینوحه چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 06:47 http://www.doctorsinohe.persianblog.ir

دکتر جان . اگر علائم خیلی طول بکشه و در حد افسردگی هم نباشه تشخیص دیس تایمس براش مطرح نمیشه. مثلا ۳ سال بعد از استرس هم همچنان علائم وجود داشته باشه؟ / در مورد او انترن هم امونش نده

اگه خود استرس و یا پیامدهاش تداوم داشته باشه و علائم بیشتر از ۶ ماه طول بکشه و ارتباط بین استرسور و علائم به همون شکلی که توی متن توضیح دادم باشه اونوقت adjustment disorder مزمن خواهد بود.
اون انترن هم امیدوارم به خیر بگذرونه این چند روز رو

mary چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:06

سلام
ببینم یعنی کسی که بخاطر محیط اطرافش افسرده شده جزو گروه دومه؟
اونوقت برا این آدم دارو چه کمکی می کنه؟دارو که محیط رو عوض نمی کنه.فقط فرد رو الکی شاد می کنه.
مث خود من.تا وقتی دارو مصرف می کردم یه زمانهایی به شدت افسرده بودم و بعدشم به شدت شاد طوریکه باید می رقصیدم و می پریدم اینو اونور اینجوری فقط ظاهرا من شاد بودم در حالیکه چیزی حل نشده بود.

سلام.
اگه شرایطی رو که توضیح دادم داشته باشه،‌آره.
اولا داروهای ضد افسردگی خاصیت شادی آوری ندارن. فقط خلق رو از حالت افسرده به حالت نرمال نزدیک می کنه. اما در بعضی افراد ممکنه باعث سویچ خلق از افسردگی به مانیا یا هیپومانیا بشه و این در افرادی اتفاق میفته که استعداد سرشتی برای بی ثباتی خلق و یا اختلال دو قطبی دارن. در این افراد اگر نیاز به داروی ضد افسردگی باشه ترجیحا باید با یک داروی تثبیت کننده خلق همراه باشه.
دوما اینکه مسائل محیطی با واسطه تغییرات نروترنسمیتری باعث افسردگی می شن. ما با داروهای ضد افسردگی این تغییرات نروترنسمیتری رو، حالا با هر دلیل که باشه چه محیطی و چه درونی،‌ اصلاح می کنیم و در نتیجه افسردگی رفع می شه.
سوم اینکه معمولا وقتی مسائلی که بدنبال مشکل در محیط افراد ایجاد می شه رو درمان می کنیم که واکنش فرد به اون از نظر شدت و مدت بیشتر از حالت طبیعی باشه. در اثر اتفاقات محیطی همه به یک شکل واکنش نشون نمی دن و افرادی که واکنششون با افسردگی در حد پاتولوژیک باشه خب از درمان سود می برن. از طرفی وظیفه پزشک درمان بیماریه و اگر بتونه کمک کنه که در محیط هم تغییراتی ایجاد بشه خب چه بهتر، وگرنه به بیمار کمک می کنه که با شرایط جدید خودش رو وفق بده بدون اینکه افسرده باشه.

سیده چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:11 http://gomshodegan.blogsky.com

امروز مهربون شدی دکتر! آفتاب از کدوم ور در اومده؟!

چطور مگه؟

ماما چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:34

سلام
نمیدونم چرا از وقتی که مجددا برگشتید و نوشته بودید که آهنگ‌های متنوع پخش خواهید کرد اصلا اون قسمت پانل صوتی من غیرفعال است و کار نمی ‌کند ! نمی‌دونم چرا؟
مرسی

سلام
وقتی صفحه رو باز می کنین و پیغامی با این متن :
click to run an ActiveX control on this webpage
میاد کلیک کنید

آشنا چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 11:37 http://art-science2.blogsky.com

سلام

علیک سلام

رزیدنت زنان قبولی امسال ..یه دوست قد چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 15:03

بعد از ۲ ماه امروز وبو خوندم و حس کردم چقدر دلم برای اینجا تنگ شده...........

واقعا کم پیدا شدید ها

mary چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 18:00 http://missshiny.wordpress.com

ای بابا زندگی چقدر سخته
فعلا که از رفتن پیش مشاور راضیم حالا اگه بازم نتیجه نداد میرم سراغ دارو

خوبه

سپیده چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 18:39

منظورم گذشت در مورد انترن بود دیگه!

عجب

هلال چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 19:26

ممنون آقای دکتر

اتفاقا منم سوال سینوحه برام مطرح شد اما فکر می کنم دیس تایمی معیارهای افسردگی رو حداقل در حد خفیفش داشته باشه ، اینطوره؟

خواهش می کنم

توی اختلال انطباقی هم علائم افسردگی به شکل خفیف وجود داره. اما فرقش با دیس تایمی اینه که دیس تایمی یک اختلال عمدتا سرشتی هست تا وابسته به محیط، درحالیکه در اختلال انطباقی نقش استرسور خیلی مهمه بطوریکه اگر استرسور رفع بشه علائم هم باید رفع بشن

سارا چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 19:46 http://jarahedivoone.persianblog.ir

سلام... سلام صدتا سلام!!!!!!!خوبی عمو دکتر. ما نبودیم خوب نو نوار کردین ها. مبارکه . خدا خیرت بده همین شکلکا رو گذاشتی خیلی باحال شده . این همه از دپرسی ننویس یه کم از اینایی که دائم خوشالن مثل منم بنویس دیگه!!!چه باحالن اینا ...

سلام
از دپرسی می نویسم اینقدر بازیگوشی می کنی. از دائم خوشالا! بنویسم که دیگه...

آشنا چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 21:12 http://art-science2.blogsky.com/

یه چیزی بگم قول میدی به کسی نگی؟

!!

آشنا چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 21:17 http://art-science2.blogsky.com/

لینکیدمت

مرسی

راسپینا چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 21:19

رفتار درمانی بر اساس یک سری اصول علمی صورت می گیره اما وقتی میشنوم که برای راهنمایی پیش روان پزشک یا روان شناس میرن این تصور رو دارم که این موضوع خیلی به طرز فکر روان پزشک یا روانشناس در اون مورد بستگی داره ...البته نمی دونم تصورم چقدر درسته...

تجدید بخش !!!ما هم برای اینترن بیچاره دعا میکنیم...(البته دعا های من معمولا نمیگیره)

ضوابط علمی و سلیقه پزشک دو فاکتور موثر در تشخیص و درمان بیماری ها در همه تخصصهاست. اگه اشتباه نکنم می خواید بگید که توی روانپزشکی سلیقه پررنگتره، باید جواب بدم که این مساله بیشتر توی جنبه های روانشناختی بارزه تا زمینه های پزشکیش که کاملا تجربی و در نتیجه ضابطه منده و نقش سلیقه مثل مثلا درمان یک سینوزیته

مرجان چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 21:28 http://dayy.blogsky.com

من اصلا نفهمیدم چی گفتی دکی حالا این ام دی ایی و ام دی دی چی هست ؟

شما بخون افسردگی

samix چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 22:07

میگم حالا که شوما اینقذذذه خوب همه چیو توضیح می دین؛هر هفته رو یه موضوع کار کنید!
هم واسه ما خوب می باشد که رزیدنت روانی(نه از اون لحاظ ها!)نداریم،هم واسه خودتون که درساتونو بیشتر بلت مئ شوید!
اجر معنوی هم که هوینجوری در کوله تان سرازیر می شود بابت اینترن کشون؛با این کار بیشتر تر تر تر تر تر سرازیر خواهد شد!

نگرانم تنبل بشید و درساتون رو نخونید

محمد چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 22:51

سلام و عرض ارادت.
میشه کمی یا حتی یه پست کامل در مورد دوره ریدنتی روانپزشکی بنویسین؟
مثل مدتش...کشیکاش...گروههاش....سختیش....راحتیش....ووووو.............
ارادتمند شما:
یک پزشک آماده دستیار شدن!!!
متشکرم

سلام
نوشته های این وبلاگ به خوبی این دوره رو منعکس می کنه. اما اگه فکر می کنید لازمه بطور خاص هم در این باره صحبت بشه در خدمتتون هستم

اندروفین چهارشنبه 22 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 23:15 http://biochemist.blogfa.com

وای من همیشه از افسردگی و افسرده ها می ترسیدمو میترسم اما جالبه واسشون غصه هم می خورم
ای خدا من غصه ی کیو که نمی خورم اینم فکر کنم یه مرضه شایدم عواطف خونم رفته بالا

آخه از افسرده ها هم مگه بی آزارتر داریم که می ترسی؟

ریحان پنج‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 00:08 http://dr-reihan.persianblog.ir

من اختلال دوقطبی دارم...لیتیم رو شروع بکنم؟!

تشخیص دو قطبی رو که نمی شه با این کامنتت گذاشت، ولی می خوره که global judgment مختل داشته باشی!

شبنم پنج‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 00:39

اقا ی دکتر من خیلی درخواست بی ربطی کرده بودم که شما حتی اونو توی کامنتها هم نگذاشتید.؟

بجا نمیارم. کی کامنت دادین؟ چی خواسته بودین؟

ماما پنج‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 09:36

ببخشید ولی این پیغام اصلا نمیاد که کلیک کنم!!!!

ممکنه پیامی که حاوی کلمه ActiveX control باشه در بالای صفحه بیاد.

محمد پنج‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 18:45

سلام مجدد.
فکر می کنم از نظر زمانی(بحث داغ دستیاری) و همچنین از این نظر که یه پست مجزا برای معرفی این دوره نداشتین ُالان خوبه که این زحمتو بکشین.
شنیدن اون از زبان شما که افکارتون اینجا تا حدودی منعکسه و با خوندن نوشته هات حس میکنیم که دوستتون داریمُ طعم دیگه ایی داره.
با تشکر

سلام
نظر لطف شماست
اگه کمکی برای همکاران باشه چرا که نه

دکتر گمشده پنج‌شنبه 23 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 21:43 http://drdarya74.blogsky.com

میگم عجب الرژی داری به اینترنها دکی!

به آلرژنهاشون آره

مجید جمعه 24 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 00:28 http://saddard2.persianblog.ir

پس به سلامتی سالتون رو با کیس های روانی تحویل می کنید !!!!!!!

اولا روانپزشکی. نه روانی.
دوما فراموش نکنید که موضوع خنده داری نیست. فاصله ما تا اونا اونقدرها که خیال می کنید زیاد نیس...

هلال جمعه 24 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:29

منم با محمد موافقم

اگه آقای دکتر زحمت بکشند و از مزایا و معایب رشته خودشون در صورت امکان و فرصت بگن ممنون میشیم .

به زودی ایشالا

ورونیکا جمعه 24 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:32 http://veronika .blogsky.com

درسته که درصد افسردگی تو خانوما بیشتر از آقایونه ؟
اگه آره چرا ؟

بله درسته. تقریبا در زنان دو برابر مردانه. علتهایی که براش ذکر شده تفاوتهای هورمونی، اثرات زایمان، تفاوتهای استرسهای روانی اجتماعی زنان و مردان و تغییر نقشهایی که توی زندگی دارن و الگوهای رفتاری مربوط به درماندگی آموخته شده ست

راسپینا جمعه 24 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 07:18

بله.منظورم جنبه های روانشناختی هست . منظورم اینکه در جنبه های روانشناختی تاثیر طرز فکر روان پزشک تا حدی هست که روی نحوه راهنمایی اثر بذاره ؟میشه دو روانپزشک نظر مخالفی در یک مورد به خاطر طرز فکرشون داشته باشن ؟

در زمینه مشاوره ها سلیقه واقعا اثر می ذاره و ممکنه نظرات متفاوت باشه. ولی در زمینه درمانهای دارویی این صدق نمی کنه

ورونیکا یکشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 00:44 http://veronika .blogsky.com

مرسی بابت جوابتون . ولی من فکر می کنم عدم اشتغال و صرفا کار در خونه هم می تونه به عنوان یه عامل محسوب بشه . چون موارد زیادی در اینمورد دیدم

بله می تونه

زرشکی یکشنبه 26 اسفند‌ماه سال 1386 ساعت 01:24

خودتو در دادی با ای چرت وپرتای روانپزشکی.
ای مطالب آبگوشتی ایقد برو بیا ندره دداش.
حالا مث ما اگه جراح مو بودی چی کار مکردی برار جان؟ مو تو قائمم اگه شیکمت حاد رفت حتما بیا ایورا!!!!!

این بیشتر با ادبیات یک بیمار که خشمش رو نسبت به پزشک ابراز می کنه منطبقه تا ادبیات یک پزشک. بنابراین ارزش جواب دادن نداره. بخصوص اینکه به نظر میاد مغزش حاد شده باشه!!!!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد