Déjà vu

Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first time

Déjà vu

Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first time

سواد داری؟!

ـ سواد داری آقا؟!

متعجب می مونم که بخندم یا ...

امروز مجبور بودم از وسایل نقلیه عمومی استفاده کنم

تجربه سوار شدن به اتوبوس بعد از چند سال جالب بود

ولی جالبتر توی تاکسی بود که مرد روستایی برگه آدرسی رو به طرفم گرفت و سوال بالا رو پرسید

یاد صحنه ای میفتم که مربوط می شه به تابستون امسال که توی روستا پزشک خانواده بودم

خانم جوونی که برای ویزیت شدن از روستای دیگه ای اومده بود وارد اتاق پزشک شد و با دیدن من پشت میز پزشک زد زیر قاه قاه خنده!!

مامای مرکز هم از صدای خنده ش وارد اتاق شد

بیمار بعد از اینکه تونست خنده ش رو کنترل کنه گفت آخه اینکه بچه ست!

به احساس بی پیرایه و ساده بیمار احترام ناخودآگاهی گذاشتم و با  خنده ام واکنش نشون دادم

 

سوال امروز مرد روستایی ولی منو به فکر فرو برده

واقعا سواد دارم؟

چقدر؟

سواد کمّیه یا کیفی؟

پ ن۱ :شهرام جزایری نماد مبارزه با فساد اقتصادی در جامعه امروز ما بود...

پ ن۲ : امروز امتحان دستیاری برگزار شد. چه زود یک سال گذشت. این امتحان و درس خوندناش و حاشیه هاش...

هنوز آلوده خاطراتشم

نظرات 9 + ارسال نظر
نیلوفرنگی جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 06:49 http://to0otfarangi.blogsky.com

خوب ..
من کلا عاشق این کلمه ام!
اونقدر که از فرانسه فقط همین یک لغت رو بلدم!
لامصب همیشه ام دچارشم!
نسبت به همه چیز دژاوو دارم!
حتی گاهی مرگ!
اما راجب سواد ..
حتما داری دیگه!
بقیه اش هم همراه تجربه کسب می شه ..
سواد حقیقتا چیزی نیست که تو مدرک و کتاب باشه ..
یه چیز کاملا فکریه ...
پ.ن: از دست همه روان پزشک های عالم شاکیم! تو هم روش!
بس که قاطی ام نصف صورتم سر شده دکی!
حالا هی بشین مسخره ام کن!

از دست من چرا؟!
نصف صورتت چی شده؟ سر؟! یعنی چی این؟!

والریا جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 11:09 http://valeria.blogsky.com

دژاوو...
دژاوو یعنی چی؟

نوعی توهم بصورت احساس آشنا بودن یک موقعیت جدید

رضا جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 15:55 http://rezashi.persianblog.com/

سلام. من امسال امتحان رزیدنتی دادم و روان میخوام. میتونید لطف کنید و به من بگید که با چه رتبه‌ای میشه روان یکی از دانشگاههای تهران قبول شد؟ ممنون میشم.

سلام
نمره حداقل قبولی پارسال اینجوری بوده
روان تهران:۳۹۸(رتبه اش حدود ۴۵۰تا ۵۰۰ باید باشه)
بهشتی:۳۷۴
ایران:۳۷۳
بهزیستی:۳۷۰
مشهد:۳۷۶
موفق باشی

گل یخ جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 17:58 http://doci.persianblog.com

سلام
میدونم چقدر دوست داری پام به اونجا وا بشه تا پوستمو قلفتی بکنی!
ولی به دلت صابون نزن!
پوست ما کلفت تر از این حرفاست!!!!
ضمنا می خوام عید کشیک روان بخرم....
برو یه فکری برای خودت بردار !!!!!!!

سلام!
می بینیم!
ممکنه همه کشیکای عید رو من بخوام وایستم!
نگی نگفتی!

گل یخ جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 18:03

یه بار دیگه هم گفتم نمره برام مهم نیست!
باز برام خط و نشون میکشی؟!!!!!!!!!!!!!!!!!

نمره اگه زیر ۱۰ باشه باز هم مهم نیس؟!
البته این به هیچ وجه به منزله تهدید نیست.فقط خواستم بگم که نمره بصورت مطلق هم نمی تونه بی اهمیت باشه

سالی جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 18:48

واقعا چقدر زود گذشت باورم نمیشه دیروز امتحان دستیاری برگزار شده...

چشم بهم زدیما

سپیده جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 21:07 http://gomshodegan.blogsky.com

آره آدم بعضی وقتا یه چیزایی میبینه یا میشنوه که میمونه بخنده یا زار زار بگریه...
آها مثلا همین فرار جزایری!
جدا امسال چه زود گذشت...

پس بهتره بخنده

ماهی کوچولو جمعه 4 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 23:35

سلام.اومدم به شما بگم امتحانم را خوب دادم. فکر کنم حدود ۳۸۰ بشه. به نظرتون نورولوژی تهران با چه نمرهای میشه قبول شد؟با سهمیه خانمها/ یادتون که پارسال چقدر غصه داشتم؟حالا تموم شده ولی میگم خدا خودش میدونه چکار کنه که به صلاح ما باشه!چون حداقل پسرم یکسال دیگه بزرگتر شده.!!!!!!!!!!!!موقع تصحیح به من میگفت که مامان نترس قبول میشی!!!!!
!!فعلا بای

سلام
خوشحالم که بالاخره تموم شد سختی ها
نمرات امسال به نظر پایین میاد
ولی چقدر؟این نامشخصه.تا رتبه نیاد نمی شه قضاوت کرد
بهرحال امیدوارم موفق بشی
شیرینی ما هم فراموش نشه!

ورونیکا شنبه 5 اسفند‌ماه سال 1385 ساعت 21:31 http://veronika.blogsky.com

تو محیط کارم با این وضعیت خیلی مواجه شدم . گاهی خندم گرفته و گاهی هم ....( من این و یه حسن می دونم در کل :)‌ ! شاید خوشی روزگاره که که بعضیا رو کم سن و سال تر از سن واقعی شون نشون می ده اما در مورد من فک کنم ژنتیکی و ارثیه :)!

از تعبیر آخرتون خیلی خوشم اومد واسه خودم یادداشت کردم با اجازه ( هنوز آلوده خاطراتشم )

خوشی روزگار که واقعا شدیده!

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد