Déjà vu

Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first time

Déjà vu

Deja vu is the sense that one has previously seen or experienced what is transpiring for the first time

در کشیک

تا اینجاش که کشیک بدی نبوده

یه مریض اسکیزوفرنی دارشتم که می گفت من و انترن باید بستری بشیم! نه اون!

 

از اینکه مجبور شدم یه دختر ۱۳ ساله رو بستری کنم و ببینم اشک چشمای مادرش رو که سعی می کرد متوجه گریه ش نشیم غرق می کنه

بعد از مدتها دلم سوخت. یه جوری شدم

خوشحالم ازینکه ناراحت شدم