عرصه سیمرغ

رئیس محترم بیمارستان همون روز نامه لازم‌الاجرا شدن اردر اینترن و مسئول ویزیت اول بودنش رو به مترون نوشت. این از اولین اقدام.

در مقابل دیروز رئیس محترم منو فراخوندن و گفتن هماهنگی‌های برقراری درمانگاه follow up برای رزیدنتها رو انجام بدم! البته پیشنهاد کردم یه سری مشوقهایی برای افزایش انگیزه در این باره در نظر گرفته بشه که مورد قبول رئیس واقع شد خوشبختانه.

چیف قبلی اولین هدفش حفظ شرایط موجود بود و نزد مدیرگروه کارنامه موفقی در پایان کار داشت. اما اولین هدف من ایجاد تغییرات و اصلاحات هست و خب این من رو در معرض خطراتی قرار می‌ده که پیامد هرنوع اصلاحیه. با این وجود نمی‌تونم خودم رو برای محافظه‌کاری قانع کنم.


¤ از ویژگیهای دنیای وب اینه که هر فردی با سواد اول ابتدایی به بالا می‌تونه برای نشر افکارش از اون استفاده کنه، حالا این فرد می‌تونه یک با هر سطح تربیتی، علمی، فرهنگی، خانوادگی و با هر نوع شخصیتی باشه. درواقع همه آزاد هستند که از این دنیا اونطور که می‌خوان استفاده کنن و این خواننده‌ها هستن که باید تشخیص بدن آیا این مطلب ارزش خوندن داره یا نه.

اخیرا فردی در وبلاگش تحت عنوان نقد کردن وبلاگهای پزشکی به بیرون ریختن خشمگینانه عقده‌هاش نسبت به جامعه پزشکی پرداخته بود که به نظر می‌رسه نتیجه traitهای شخصیتی پاتولوژیک و احساس حقارتش در قبال این قشر  باشه. من معتقد نیستم که جامعه پزشکی ایده‌آل و مبرا از هرگونه اشکالی هست. اما لازمه نقد کردن داشتن یک سری معیارهایی هست که در این بحث نمی‌گنجه و از طرفی هم بقدر کافی واضح هست. نوشته‌های مذکور و جوابهایی که به کامنتها توسط نویسنده‌ش داده شده بود پر از برخوردهای بی‌شرمانه و بی‌ادبانه و تداعی کننده یک سطح تربیتی نازل بود. بهرحال همونطور که گفتم وب محل آزادی بیانه،‌ هر فردی هم چه سالم و چه بیمار می‌تونه ابراز نظر کنه، اما من در شان قشر پزشکی نمی‌دونم که با چنین فردی که قصدی جز توهین و سرگرمی و جذب خواننده نداره وارد بحث بشن و همونطور که انتظار می‌رفت در جواب کامنتهاش اقدام به فحاشی و توهین کرده بود. از همکاران عزیز انتظار داشتم که اگر برای کنجکاوی یا هر دلیل دیگه‌ای این نوشته‌ش رو خوندن با این فرد وارد بحث نشن. چون با این کار نوشته‌هاش رو حائز ارزش بحث کردن قلمداد می‌کنن و غفلتشون رو از هدف اصلی نویسنده اون مطلب نشون می‌دن.

فراموش نکنیم که در پزشکی باید پاسخگوی موازین علمی و اخلاقی باشیم و نباید درگیر هجویات این‌چنینی شد. هر بیماری ممکنه به هر دلیلی نسبت به پزشکش خشمگین شده باشه، این موضوع در طول تاریخ همیشه وجود داشته و موضوع جدیدی نیست و در آینده هم ادامه خواهد داشت و قداست طب با این عقده‌گشایی ها لکه‌دار نمی‌شه. ما پزشکها در عالم وب هم مثل دنیای واقعی با همه نوع بیمار از هر قشر و با هر سطحی روبرو هستیم و شایسته ما نیست که در قبال هر نظر هرزی موضع بگیریم.  به قول حضرت حافظ:

ای مگس! عرصه سیمرغ نه جولانگه توست

عرض خود می‌بری و زحمــــــت ما می‌داری

واضحه که این نوشته من موضع‌گیری در قبال خذعبلات مذکور نباید تلقی بشه، که اساسا ارزش بحث و حتی مطرح شدن هم در این مکان نداشت، و فقط انتقادیست به عملکرد دوستان و همکاران در قبال اینگونه موارد که هر از گاهی پیش میاد.

¤¤ افشین قطبی مربی بزرگیه، اما برای تیم‌های کم‌حاشیه، تیمهایی مثل صبا و سایپا برای شروع کارش ایده‌آل بود، نه تیم پرحاشیه‌ای مثل پرسپولیس که مرد دوس‌داشتنی‌ای مثل قطبی رو می‌سوزونه. این هوش بالای علی دایی بود که برای پایان کار بازیگری و شروع مربیگری تیم‌های کم‌حاشیه رو انتخاب کرد و این‌ها سکوی پرتاب این مرد شدن برای بزرگتر شدنش، اینکه بتونه حاشیه‌های تیم ملی رو هم جمع و جور کنه یا نه، زمان بهترین قاضی خواهد بود،‌ ولی قطبی حیف بود.